ترجمه قدیمی گویا
|
دعا براي مدد الهي
براي سالار مغنيان. مزمور داود
اي خداوند تا به كي هميشه مرا فراموش ميكني؟ تا به كي روي خود را از من خواهي پوشيد؟ 2 تا به كي در نفس خود مشورت بكنم و در دلم هرروزه غم خواهد بود؟ تا به كي دشمنم بر من سرافراشته شود؟
3 اي يهوه خداي من نظر كرده، مرا مستجاب فرما! چشمانم را روشن كن مبادا به خواب موت بخسبم. 4 مبادا دشمنم گويد بر او غالب آمدم و مخالفانم از پريشانيام شادي نمايند.
5 و اما من به رحمت تو توكل ميدارم؛ دل من در نجات تو شادي خواهد كرد. 6 براي خداوند سرود خواهم خواند زيرا كه به من احسان نموده است.
دعاي شخص درمانده
اي خداوند، تا به كي مرا فراموش ميكني؟ تا به كـي روي خود را از من برميگرداني؟ 2 تا به كي افكارم مرا آزار دهند و هر روز دلم از غم پر شود؟ تا به كي دشمن بر من پيروز باشد؟ 3 اي خداوندِ من، بر من نظر كن و دعاي مرا اجابت فرما. نگذار نور زندگيام خاموش شود. نگذار به خواب مرگ فرو روم 4 و دشمن از شكست من شاد شده، بگويد: «بر او پيروز شدم.»
راهنما
مزامير 11 و 12 و 13 . گسترش شرارت