ترجمه قدیمی گویا
|
تفكر افراد فاسد
براي سالار مغنيان. مزمور داود
احمق در دل خود ميگويد كه خدايي نيست. كارهاي خود را فاسد و مكروه ساختهاند و نيكوكاري نيست. 2 خداوند از آسمان بربنيآدم نظر انداخت تا ببيند كه آيا فهيم و طالب خدايي هست. 3 همه روگردانيده، با هم فاسد شدهاند. نيكوكاري نيست يكي هم ني.
4 آيا همة گناهكاران بيمعرفت هستند كه قوم مرا ميخورند، چنانكه نان ميخورند، و خداوند را نميخوانند؟
5 آنگاه ترس بر ايشان مستولي شد، زيرا خدا در طبقة عادلان است. 6 مشورت مسكين را خجل ميسازيد چونكه خداوند ملجاي اوست.
7 كاش كه نجات اسرائيل از صهيون ظاهر ميشد! چون خداوند اسيريِ قوم خويش را برگردانَدْ، يعقوب وجد خواهد نمود و اسرائيل شادمان خواهد گرديد.
انسان بدكار
كسي كه فكر ميكند خدا نيست، احمق است. چنين شخصي فاسد است و دست به كارهاي پليد ميزند و هيچ نيكي در او نيست.
2 خداوند از آسمان به انسانها نگاه ميكند تـا شخـص فهميدهاي بيابد كه طالب خدا باشد. 3 ولـي همه از او روگردان شدهاند، همه فاسد گشتهاند، درهيچ يك از آنها نيكي نيست.
4 اين بدكاران بيفهم، خدا را نميشناسند و قوم مرا مثل نان ميبلعند. 5 ولي وحشت، آنها را فرا ميگيرد زيرا خدا با درستكاران است. 6 بلي، وقتي بدكاران اميد آدم بيچاره را نقش بر آب ميكنند، خداوند او را در پناه خود ميگيرد.
راهنما
مزمور 14 . گناه عمومي