ترجمه قدیمی گویا
|
سرود تبعيديون
نزد نهرهاي بابل آنجا نشستيم و گريه نيز كرديم، چون صهيون را به ياد آورديم. 2 بربطهاي خود را آويختيم بر درختان بيد كه در ميان آنها بود. 3 زيرا آناني كه ما را به اسيري برده بودند، در آنجا از ما سرود خواستند؛ و آناني كه ما را تاراج كرده بودند، شادماني (خواستند) كه «يكي از سرودهاي صهيون را براي ما بسراييد.»
4 چگونه سرود خداوند را، در زمين بيگانه بخوانيم؟
5 اگر تو را اي اورشليم فراموش كنم، آنگاه دست راست من فراموش كند. 6 اگر تو را به ياد نياورم، آنگاه زبانم به كامم بچسبد، اگر اورشليم را بر همه شادماني خود ترجيح ندهم. 7 اي خداوند ، روز اورشليم را براي بنيادوم به ياد آور، كه گفتند: «منهدم سازيد، تا بنيادش منهدم سازيد!»
8 اي دختر بابل كه خراب خواهي شد، خوشابحال آنكه به تو جزا دهد چنانكه تو به ما جزا دادي! 9 خوشابحال آنكه اطفال تو را بگيرد و ايشان را به صخرهها بزند.
نوحه سرايي قوم اسرائيل در تبعيد
كنار نهرهاي بابل نشستيم و اورشليم را به ياد آورديم و گريستيم. 2و3و4 آنان كه ما را اسير كرده و تاراج نموده بودند از ما خواستند از سرودهاي اورشليم بخوانيم و ايشان را شاد سازيم. اما ما بربطهاي خود را بر درختان بيد آويختيم، زيرا چگونه ميتوانستيم در ديار غريب سرود خداوند را بخوانيم؟
5 اي اورشليم، اگر تو را فراموش كنم، دست راست من از كار بيافتد تا ديگر بربط ننوازم؛ 6 اگر از فكر تو غافل شوم و تو را بر همه خوشيهاي خود ترجيح ندهم، زبانم لال شود تا ديگر سرود نخوانم.
7 اي خداوند، به ياد آور روزي را كه اورشليم محاصره شده بود و ادوميان فرياد برميآوردند: «شهر را آتش بزنيد و آن را با خاك يكسان كنيد!»
راهنما
مزمور 137 : مزمور دوران اسارت ميباشد. اسيران در زمين بيگانه تشنة سرزمين خود بودند. نابودي آناني كه ايشان را به اسيري بردهاند، قطعي است. اين مزمور در زمرة سرودههاي شكرگزاري نميباشد. اما همچون سرود 126، پس از بازگشت از اسارت و مراجعت به وطن نوشته شده است، از اين رو سرشار از شكرگزاري ميباشد.