4 مثل چهار نوع زمین؛ آرام کردن طوفان دریا

ترجمه شریف گویا

ترجمه شریف انجیل مرقس
مثل برزگر
« همچنین در متی 13 : 1 ــ 9 و لوقا 8 : 4 ــ 8 »
  1. عیسی باز هم در کنار دریاچه جلیل به تعلیم مردم پرداخت . جمعیت زیادی دور او تجمع شدند، بطوری که مجبور شدبه قایقی که در روی آب بود سوارشود و در آن بیشیند. مردم در کنار ساحل ایستاده بودند
  2. و او با مثل تعالیم زیادی به آنها داد. در ضمن تعلیم به آنها گفت :
  3. « گوش کنید : برزگری برای کاشتن بذر به صحرا رفت .
  4. وقتی مشغول پاشیدن بذر بود مقداری از بذرها در راه افتاد و پرندگان آمده آنها را خوردند .
  5. بعضی از دانه ها روی سنگلاخ جائیکه خاک کم بود افتاد و چون زمین عمقی نداشت زود سبز شد
  6. اما وقتی خورشید بر آنها تابید همه سوختند و چون ریشه ای نداشتند خشک شدند .
  7. مقداری از بذرها در میان خارها افتاد و خارها دشد کرده آنها را خفه کردند و جوانه ها حاصلی نیاوردند
  8. و بعضی از بذرها در داخل خاک خوب افتادند و سبز شده رشد کردند و ثمر آوردند و حاصل آنها سی برابر ، شصت برابر و صد برابر بود »
9. و بعد عیسی اضافه کرد : « هر که گوش شنوا دارد بشنود . »

مقصود مثلها
« همچنین در متی 13: 10 ــ 17 و لوقا 8 : 9 ــ 10 »
10. وقتی عیسی تنها بود ، همراهانش با آن دوازده نفر در باره مفهوم این مثلها از او سؤال کردند.
11. او جواب داد : « قدرت درک اسرار پادشاهی خدا به شما عطا شده است اما برای دیگران همه چیز بصورت مثل بیان میشود
12. تا « دائماً نگاه کنند و چیزی نبینند ، پیوسته بشنوند و چیزی نفهمند ، مبادا بسوی خدا برگردند و آمرزیده شوند . »

توضیح مثل برزگر
« همچنین در متی 13 : 18 ــ 23 و لوقا 8 : 11 ــ 15 »
13. سپس عیسی بآنها گفت : « شما این مثل را نمیفهمید ؟ پس چگونه سایر مثلها را خواهید فهمید؟
14. برزگر کلام خدا را پخش میکند ،
15. دانه هائیکه در کنار راه میافتند کسانی هستند که به محض این که کلام خدا را میشنوند شیطان میآید و کلامی را که در دلهایشان کاشته شده است را می رباید.
16. دانه هائی که در زمین سنگلاخ میافتند، مانند کسانی هستند که بمحض شنیدن کلام خدا با خوشحالی آن را قبول میکنند
17. اما کلام در آنها ریشه نمی گیرد و دوامی ندارد و وقتی بخاطر کلام زحمت و یا گرفتاری برای آنها پیش میاید فوراً دلسرد میشوند.
18. دانه هائی که در میان خارها میافتند مانند کسانی هستند که کلام را میشنوند
19. اما نگرانی های زندگی و عشق به مال دنیا و هوی و هوس و چیزهای دیگر داخل میشوند و کلام را خفه میکنند و آنرا بی ثمر می سازند
20. و دانه هائی که در خاک خوب میافتند به کسانی می مانند که کلام را میشنوند و از آن استقبال میکنند و سی برابر و شصت برابر و صد برابر ثمر می آورن.»
چراغ
«همچنین در لوقا 8: 16ــ 18 »
  1. عیسی به آنها فرمود : «آیا کسی چراغ را میآورد تا آن را زیر تشت یا تخت بگذارد؟ البته نه، آنرا میاورد تا روی چراغ پایه ای بگذارد.
  2. هیچ چیز پنهانی نیست که آشکار نگردد و هیچ چیز پوشیده ای نیست که پرده از رویش برداشته نشود .
  3. اگر گوش شنوا دارید بشنوید.»
  4. باز به آنها فرمود:« در آنچه که میشنوید دقت کنید . با هر پیمانه ای که بدهید با همان پیمانه هم میگیرید و چیزی هم علاوه بر آن دریافت میدارید .
  5. هر که دارد به او بیشتر داده خواهد شد و آن که ندارد آنچه را هم دارد از دست خواهد داد . »

مثل روئیدن دانه
  1. عیسی فرمود : « پادشاهی خدا مانند مردی است که در مزرعه خود بذر میپاشد.
  2. دانه سبز میشود و رشد میکند اما چطور؟ او نمیداند. شب و روز، چه او در خواب باشد و چه بیدار،
  3. زمین به خودی خود موجب میشود که گیاه بروید و ثمر بیآورد، اول جوانه، بعد خوشه و بعد دانه رسیده د رداخل خوشه .
  4. اما بمحض این که محصول میرسد او با داس خود بکار مشغول میشود، چون موسم درو رسیده است .»

مثل دانه خردل
« همچنین در متی 13: 31 ــ 32 و لوقا 13: 18 ــ 19 »
  1. عیسی فرمود: « پادشاهی خدا را به چه چیز تشبیه کنم و یا با چه مثلی آنرا شرح بدهم؟
  2. مانند دانه خردلی است که در زمین کاشته میشود . خردل کوچکترین دانه های روی زمین است،
  3. اما وقتی که کاشته شود رشد میکند و از هر بوته دیگری بلندتر میگردد و شاخه های آن آنقدر بزرگ میشود که پرندگان میتوانند درسایه آن لانه بسازند .»
  4. عیسی بامثلهای زیادی از این قبیل، پیام خود را تا آنجا که آنها قادر به فهم آن بودند، برای مردم بیان میکرد
  5. و برای آنها بدون مثل چیزی نمیگفت، اما وقتی تنها بودند همه چیز را برای شاگردان خود شرح میداد.

آرامش طوفان
« همچنین در متی 8: 23 ــ 27 و لوقا 8: 22 ــ 25 »
  1. عصر همان روزعیسی به شاگردان فرمود:« به آن طرف دریا برویم .»
  2. پس آنها جمعیت را ترک کردند و او را با همان قایقی که در آن نشسته بود بردند و قایقهای دیگری هم همراه آنها بود .
  3. طوفان شدیدی برخاست و امواج بقایق میزد بطوریکه نزدیک بود قایق از آب پر شود .
  4. در این موقع عیسی در عقب قایق سر خود را روی بالشی گذارده و خوابیده بود، او را بیدار کردند و باو گفتند: « ای استاد، مگر در فکر ما نیستی؟ نزدیک است غرق شویم!»
  5. او برخاست و با پرخاش به باد فرمان داد و به دریا گفت « ساکت و آرام شو .» باد ایستاد و آرامش کامل برقرار شد .
  6. بعد عیسی بایشان فرمود: «چرا اینقدر ترسیده اید؟ آیا هنوز ایمان ندارید؟»
آنها وحشت زده به یکدیگر میگفتند: «این کیست که حتی باد و دریا هم از او اطاعت میکنند؟»
ترجمه قدیمی(انجیل مرقس)


مثل‌ چهار نوع‌ زمين‌
(متي‌ 13:1-9، لوقا 8:4-8)
و باز به‌ كناره‌ دريا به‌ تعليم‌ دادن‌ شروع‌ كرد و جمعي‌ كثير نزد او جمع‌ شدند بطوري‌ كه‌ به‌ كشتي‌ سوار شده‌، بر دريا قرار گرفت‌ و تمامي‌ آن‌ جماعت‌ بر ساحل‌ دريا حاضر بودند. 2 پس‌ ايشان‌ را به‌ مَثَلها چيزهاي‌ بسيار مي‌آموخت‌ و در تعليم‌ خود بديشان‌ گفت‌: 3 «گوش‌ گيريد! اينك‌ برزگري‌ بجهت‌ تخم‌ پاشي‌ بيرون‌ رفت‌. 4 و چون‌ تخم‌ مي‌پاشيد، قدري‌ بر راه‌ ريخته‌ شده‌، مرغان‌ هوا آمده‌ آنها را برچيدند. 5 و پاره‌اي‌ بر سنگلاخ‌ پاشيده‌ شد، در جايي‌ كه‌ خاك‌ بسيار نبود. پس‌ چون‌ كه‌ زمين‌ عمق‌ نداشت‌ به‌ زودي‌ روييد، 6 و چون‌ آفتاب‌ برآمد، سوخته‌ شد و از آنرو كه‌ ريشه‌ نداشت‌ خشكيد. 7 و قدري‌ در ميان‌ خارها ريخته‌ شد و خارها نمّو كرده‌، آن‌ را خفه‌ نمود كه‌ ثمري‌ نياورد. 8 و مابقي‌ در زمين‌ نيكو افتاد و حاصل‌ پيدانمود كه‌ روييد و نمّو كرد و بارآورد، بعضي‌ سي‌ و بعضي‌ شصت‌ و بعضي‌ صد.» 9 پس‌ گفت‌: «هر كه‌ گوش‌ شنوا دارد، بشنود!»

تشريح‌ حكايت‌ چهار نوع‌ زمين‌
(متي‌ 13:10-23، لوقا 8:9-18)
10 و چون‌ به‌ خلوت‌ شد، رفقاي‌ او با آن‌ دوازده‌ شرح‌ اين‌ مَثَل‌ را از او پرسيدند. 11 به‌ ايشان‌ گفت‌: «به‌ شما دانستن‌ سرّ ملكوت‌ خدا عطا شده‌، امّا به‌ آناني‌ كه‌ بيرونند، همه‌ چيز به‌ مثلها مي‌شود، 12 تا نگران‌ شده‌ بنگرند و نبينند و شنوا شده‌ بشنوند و نفهمند، مبادا بازگشت‌ كرده‌ گناهان‌ ايشان‌ آمرزيده‌ شود.»
13 و بديشان‌ گفت‌: «آيا اين‌ مثل‌ را نفهميده‌ايد؟ پس‌ چگونه‌ ساير مثلها را خواهيد فهميد؟ 14 برزگر كلام‌ را مي‌كارد. 15 و اينانند به‌ كناره‌ راه‌، جايي‌ كه‌ كلام‌ كاشته‌ مي‌شود؛ و چون‌ شنيدند فوراً شيطان‌ آمده‌ كلام‌ كاشته‌ شده‌ در قلوب‌ ايشان‌ را مي‌ربايد. 16 و ايضاً كاشته‌ شده‌ در سنگلاخ‌، كساني‌ مي‌باشند كه‌ چون‌ كلام‌ را بشنوند، در حال‌ آن‌ را به‌ خوشي‌ قبول‌ كنند، 17 و لكن‌ ريشه‌اي‌ در خود ندارند بلكه‌ فاني‌ مي‌باشند؛ و چون‌ صدمه‌اي‌ يا زحمتي‌ به‌سبب‌ كلام‌ روي‌ دهد در ساعت‌ لغزش‌ مي‌خورند. 18 و كاشته‌ شده‌ در خارها آناني‌ مي‌باشند كه‌ چون‌ كلام‌ را شنوند، 19 انديشه‌هاي‌ دنيوي‌ و غرور دولت‌ و هوس‌ چيزهاي‌ ديگر داخل‌ شده‌، كلام‌ را خفه‌ مي‌كند و بي‌ثمر مي‌گردد. 20 و كاشته‌ شده‌ در زمين‌ نيكو آنانند كه‌ چون‌ كلام‌ را شنوند آن‌ را مي‌پذيرند و ثمر مي‌آورند، بعضي‌ سي‌ و بعضي‌شصت‌ و بعضي‌ صد.»
21 پس‌ بديشان‌ گفت‌: «آيا چراغ‌ را مي‌آورند تا زير پيمانه‌اي‌ يا تختي‌ و نه‌ بر چراغدان‌ گذارند؟ 22 زيرا كه‌ چيزي‌ پنهان‌ نيست‌ كه‌ آشكارا نگردد و هيچ‌ چيز مخفي‌ نشود، مگر تا به‌ ظهور آيد. 23 هر كه‌ گوش‌ شنوا دارد بشنود.» 24 و بديشان‌ گفت‌: «با حذر باشيد كه‌ چه‌ مي‌شنويد، زيرا به‌ هر ميزاني‌ كه‌ وزن‌ كنيد به‌ شما پيموده‌ شود، بلكه‌ از براي‌ شما كه‌ مي‌شنويد افزون‌ خواهد گشت‌. 25 زيرا هر كه‌ دارد بدو داده‌ شود و از هر كه‌ ندارد آنچه‌ نيز دارد گرفته‌ خواهد شد.»

مثل‌ رشد بذر
26 و گفت‌: «همچنين‌ ملكوت‌ خدا مانند كسي‌ است‌ كه‌ تخم‌ بر زمين‌ بيفشاند، 27 و شب‌ و روز بخوابد و برخيزد و تخم‌ برويد و نمّو كند. چگونه‌؟ او نداند. 28 زيرا كه‌ زمين‌ به‌ ذات‌ خود ثمر مي‌آورد، اوّل‌ علف‌، بعد خوشه‌، پس‌ از آن‌ دانه‌ كامل‌ در خوشه‌. 29 و چون‌ ثمر رسيد، فوراً داس‌ را بكار مي‌برد زيرا كه‌ وقت‌ حصاد رسيده‌ است‌.»

مثل‌ دانه‌ خردل‌
(متي‌ 13:31-32)
30 و گفت‌: «به‌ چه‌ چيز ملكوت‌ خدا را تشبيه‌ كنيم‌ و براي‌ آن‌ چه‌ مَثَل‌ بزنيم‌؟ 31 مثل‌ دانه‌ خردلي‌ است‌ كه‌ وقتي‌ كه‌ آن‌ را بر زمين‌ كارند، كوچكترين‌ تخمهاي‌ زميني‌ باشد. 32 ليكن‌ چون‌كاشتـه‌ شـد، مي‌رويـد و بزرگتـر از جميـع‌ بُقـول‌ مي‌گردد و شاخه‌هاي‌ بزرگ‌ مي‌آورد، چنانكه‌ مرغان‌ هوا زير سايه‌اش‌ مي‌توانند آشيانـه‌ گيرنـد.» 33 و به‌ مثلهاي‌ بسيـار ماننـد اينها بقـدري‌ كه‌ استطاعـت‌ شنيـدن‌ داشتند، كـلام‌ را بديشـان‌ بيـان‌ مي‌فرمـود، 34 و بـدون‌ مثـل‌ بديشـان‌ سخني‌ نگفت‌. ليكن‌ در خلوت‌، تمام‌ معانـي‌ را بــراي‌ شاگـردان‌ خــود شـرح‌ مي‌نمـود.

آرام‌ كردن‌ طوفان‌ دريا
(متي‌ 8:23-27، لوقا 8:22-25)
35 و در همان‌ روز وقت‌ شام‌، بديشان‌ گفت‌: «به‌ كناره‌ ديگر عبور كنيم‌.» 36 پس‌ چون‌ آن‌ گروه‌ را رخصت‌ دادند، او را همانطوري‌ كه‌ در كشتي‌ بود برداشتند و چند زورق‌ ديگر نيز همراه‌ او بود. 37 كه‌ ناگاه‌ طوفانـي‌ عظيم‌ از باد پديـد آمد و امواج‌ بر كشتي‌ مي‌خورد بقسمي‌ كه‌ برمي‌گشت‌. 38 و او در مُؤخَّر كشتي‌ بر بالشي‌ خفته‌ بود. پس‌ او را بيدار كرده‌ گفتند: «اي‌ استاد، آيا تو را باكي‌ نيست‌ كه‌ هلاك‌ شويم‌؟» 39 در ساعت‌ او برخاسته‌، باد را نهيب‌ داد و به‌ دريا گفت‌: «ساكن‌ شو و خاموش‌ باش‌!» كه‌ باد ساكن‌ شده‌، آرامي‌ كامل‌ پديد آمد. 40 و ايشان‌ را گفت‌: «از بهر چه‌ چنين‌ ترسانيد و چون‌ است‌ كه‌ ايمان‌ نداريد؟» 41 پس‌ بي‌نهايت‌ ترسان‌ شده‌، به‌ يكديگر گفتند: «اين‌ كيست‌ كه‌ باد و دريا هم‌ او را اطاعت‌ مي‌كنند؟



ترجمه تفسيری


حكايت كشاورز
بار ديگر عيسي در كنار درياچه به تعليم مردم پرداخت و جمعيتي بزرگ نزدش گرد آمدند، بطوري كه مجبور شد در قايقي بنشيند و كمي از ساحل فاصله بگيرد و از همانجا با مردم سخن گويد.
او وقتي مي خواست چيزي به مردم بياموزد، معمولاً آن را بصورت داستان بيان مي كرد. مثلاً يكبار اين داستان را نقل كرد:
3 «گوش كنيد! روزي كشاورزي رفت تا در مزرعه اش تخم بكارد. 4 هنگامي كه تخم مي پاشيد، مقداري از تخمها در جاده افتادند و پرنده ها آمده ، آنها را از آن زمين خشك برداشتند و خوردند. 5و6 مقداري نيز روي خاكي افتادند كه زيرش سنگ بود؛ به همين خاطر زود سبز شدند، ولي طولي نكشيد كه زير حرارت آفتاب سوختند و از بين رفتند، چون ريشه محكمي نداشتند. 7 بعضي از تخم ها نيز در ميان خارها ريخت ؛ خارها دور آنها را گرفتند و نگذاشتند ثمري بدهند. 8 اما مقداري از تخمها در زمين خوب و حاصلخيز افتادند و سي برابر زيادتر و بعضي ها تا شصت و حتي صد برابر ثمر دادند. 9 اگر گوش داريد، گوش كنيد!»
10 پس از آن ، وقتي آن دوازده نفر و ساير پيروانش با او تنها بودند، از او پرسيدند: «منظور از اين داستان چه بود؟»
11 عيسي جواب داد: «خدا به شما اين اجازه را عطا فرموده تا اسرار ملكوتش را درك نماييد. ولي براي آناني كه از من پيروي نمي كنند، بايد همه چيزها را به صورت مُعّما و مثل بيان كرد. 12 همانطور كه يكي از پيامبران فرموده : با اينكه مي بينند و مي شنوند، اما چيزي درك نمي كنند و بسوي خدا برنمي گردند تا خدا گناهانشان را ببخشد.» 13 سپس به ايشان گفت : «اگر منظور اين مَثَل را درك نكرديد، مَثَلهاي ديگر را كه خواهم گفت ، چگونه خواهيد فهميد؟ 14 منظور از كشاورز كسي است كه پيام خدا را مانند تخم در دل مردم مي كارد. 15 آن جاده خشك كه بعضي تخمها بر آن افتاد، دل سنگ كساني است كه پيام خدا را مي شنوند، ولي چون قلبشان سخت است ، فوراً شيطان مي آيد و آنچه را كاشته شده است مي ربايد. 16 خاكي كه زيرش سنگ بود، دل كساني است كه با خوشحالي پيام خدا را مي شنوند. 17 ولي مانند آن نهال تازه ، چون ريشه عميقي نمي دوانند، دوام نمي آورند. اينها گرچه اول خوب پيش مي روند ولي همينكه بخاطركلام آزار و اذيتي ببينند، فوري ايمان خود را از دست مي دهند. 18 زميني كه از خارها پوشيده شده بود، مانند قلب اشخاصي است كه پيام را قبول مي كنند، 19 اما چيزي نمي گذرد كه گرفتاريهاي زندگي ، عشق به ثروت ، شهرت طلبي و علاقه به چيزهاي ديگر آنقدر فكرشان را مشغول مي كند كه ديگر جايي براي پيام خدا در قلبشان باقي نمي ماند؛ در نتيجه هيچ ثمره اي به بار نمي آيد. 20 و اما زمين خوب و حاصلخيز، دل انسان هايي است كه پيام خدا را با جان و دل مي پذيرند و در مقابل ، سي برابر، شصت و حتي صد برابر ثمر مي دهند.»
21 سپس از ايشان پرسيد: «چراغي را كه روشن مي كنند، آيا زير جعبه يا تخت پنهان مي نمايند؟ نه ، بلكه آن را روي پايه مي گذارند تا نورش بر همه بتابد. 22 همينطور نيز هر چه پنهان و نادانسته است ، روزي آشكار و واضح خواهد شد. 23 اگر گوش شنوا داريد، گوش كنيد.
24 «دقت كنيد تا آنچه را كه مي شنويد، انجام دهيد. چون هر چقدر در انجام آنها بكوشيد، سخنانم را بهتر درك خواهيد كرد. 25 زيرا هر كه چيزي داشته باشد، باز هم به او بيشتر عطا خواهد شد؛ و كسي كه چيزي نداشته باشد، حتي چيز كمي هم كه دارد از او گرفته خواهد شد.

چگونه ملكوت خدا رشد مي كند؟
26 «حال ، داستان ديگري تعريف مي كنم تا بدانيد ملكوت خدا چگونه است : كشاورزي در مزرعه اش تخم پاشيد و رفت . 27 روزها گذشت و كم كم تخم سبز شد و رشد كرد بدون آنكه كشاورز بداند چگونه اين امر اتفاق افتاد. 28 زيرا زمين بدون كمك كسي ، خودش تخم را به ثمر مي آورد. يعني اول ساقه بالا مي آيد، بعد خوشه درست مي شود، و بعد از آن دانه كامل در خوشه ايجاد مي شود. 29 و وقتي ثمر رسيد، كشاورز داس را برمي دارد تا محصول را درو كند.»
30 سپس گفت : «چطور مي توانم ملكوت خدا را براي شما تشريح كنم ؟ با چه مثلي آن را برايتان شرح دهم ؟ 31و32 مانند دانه خردل است كه گر چه يكي ازكوچكترين دانه هاست ، ولي وقتي كاشته شد، از همه گياهان بزرگتر مي شود و شاخه هاي بلند مي آورد، بطوري كه پرندگان مي توانند زير سايه اش آشيانه كنند.»
33 او پيام خدا را تا آنجا كه مردم مي توانستند بفهمند، بصورت داستان و با مَثَلهاي بسيار براي ايشان بيان مي فرمود. 34 در واقع عيسي هميشه بصورت داستان و مثل به مردم تعليم مي داد. ولي وقتي با شاگردانش تنها مي شد، معني تمام آنها را به ايشان مي گفت .

عيسي طوفان دريا را آرام مي كند
35 غروب آن روز، عيسي به شاگردانش فرمود: «به كناره ديگر درياچه برويم .» 36 پس آن عده اي را كه در ساحل گرد آمده بودند، روانه كردند و با همان قايقي كه عيسي در آن نشسته بود، به راه افتادند. البته عده اي نيز با قايقهاي ديگر همراهشان رفتند. 37 چيزي نگذشت كه طوفاني شديد در گرفت . امواج سهمگين ، قايق را آنچنان در هم مي كوبيد كه نزديك بود از آب پر شده ، غرق شود. 38 اما عيسي در انتهاي قايق آسوده خاطر، سر را بر بالشي گذاشته و خوابيده بود. شاگردان سراسيمه او را بيدار كردند و گفتند: «استاد، استاد، داريم غرق مي شويم . اصلاً هيچ به فـكر ما نيستيد؟!» 39 او برخاست و به باد و دريا فرمان داد: «آرام شو!» همان لحظه باد از وزيدن باز ايستاد و همه جا آرامي كامل برقرار شد. 40 عيسي به شاگردانش فرمود: «چرا اينقدر ترسيده بوديد؟ آيا هنوز هم به من اعتماد نداريد؟» 41 ايشان در حاليكه ترس سراسر وجودشان را فرا گرفته بود، به يكديگر مي گفتند: «اين ديگر چگونه انساني است كه حتي باد و دريا هم اطاعتش مي كنند!»

راهنما

مرقس‌ 4 : 1 - 25، مثل‌ برزگر (به‌ متي‌ 13 : 1 - 23 مراجعه‌ شود).
مرقس‌ 4 : 30 - 34، دانة‌ خردل‌ (به‌ متي‌ 13 : 31 - 32 مراجعه‌ شود).


مرقس‌ 4 : 26 - 29 . مَثَل‌ دانة‌ رشدكننده‌
بطور كلي‌ انتظار مي‌رفت‌ كه‌ سلطنت‌ ماشيح‌ با شكوه‌ و جلال‌ خيره‌ كننده‌اي‌ آغاز شود، بطوري‌ كه‌ همة‌ دنيا را بلرزاند. اين‌ مثل‌ بدان‌ معني‌ است‌ كه‌ اين‌ ملكوت‌، مانند دانه‌اي‌ از جايي‌ كوچك‌ شروع‌ شده‌ و بصورتي‌ آهسته‌ و آرام‌، مخفيانه‌ و غيرقابل‌ مشاهده‌ و با حالتي‌ مداوم‌ رشد خواهد نمود، تا اينكه‌ زمان‌ برداشت‌ آن‌ برسد.


مرقس‌ 4 : 35 - 41 . آرام‌ ساختن‌ درياي‌ طوفاني‌
اين‌ جريان‌ در متي‌ 8 : 23 - 37 و لوقا 8 : 22 - 25 نيز مذكور است‌. قايق‌ شاگردان‌ درگير طوفان‌ شده‌ بود و با حركت‌ امواج‌ به‌ اين‌ سو و آن‌ سو افكنده‌ مي‌شد. آنها ترسيده‌ بودند اما عيسي‌، با خيال‌ راحت‌، خفته‌ بود. براي‌ ما دانستن‌ اين‌ مطلب‌ جالب‌ است‌ كه‌ كلام‌ عيسي‌ درعمل‌ چگونه‌ توانست‌ دريا را آرام‌ كند و او چه‌ قدرتي‌ دارا بود؟ عيسي‌ شاگردان‌ را مورد توبيخ‌ قرار مي‌دهد: «چرا ترسانيد و ايمان‌ شما كجاست‌؟»
  • مطالعه 2403 مرتبه
  • آخرین تغییرات در %ب ظ, %02 %681 %1394 %15:%بهمن