ترجمه قدیمی گویا
|
دعا به هنگام پريشاني
براي سالار مغنيان برذوات اوتار برثماني.
مزمور داود
اي خداوند ، مرا در غضب خود توبيخمنما و مرا در خشم خويش تأديب مكن! 2 اي خداوند ، بر من كرم فرما زيرا كه پژمردهام! اي خداوند ، مرا شفا ده زيرا كه استخوانهايم مضطرب است، 3 و جان من بشدت پريشان است. پس تو اي خداوند ، تا به كي؟ 4 اي خداوند ، رجوع كن و جانم را خلاصي ده! به رحمت خويش مرا نجات بخش! 5 زيرا كه در موت ذكر تو نميباشد! در هاويه كيست كه تو را حمد گويد؟
6 از نالة خـود وامانـدهام! تمامـي شـب تختخواب خـود را غرق ميكنم، و بستـر خويش را به اشكها تـر ميسـازم! 7 چشـم من از غصه كاهيـده شـد و بسبـب همـة دشمنانـم تـار گرديـد.
8 اي همة بدكاران از من دور شويد، زيرا خداوند آواز گرية مرا شنيده است! 9 خداوند استغاثة مرا شنيده است. خداوند دعاي مرا اجابت خواهد نمود. 10 همة دشمنانم به شدت خجل و پريشان خواهند شد. روبرگردانيده، ناگهان خجل خواهند گرديد.
دعاي انسان دردمند
اي خداوند، مرا در شدت خشم خود توبيخ و تنبيه نكن. 2 اي خداوند، به من رحم كن زيرا پژمرده شدهام. خداوندا، مرا شفا ده، زيرا دردْ وجودم را فرا گرفته 3 و بسيار پريشانم. تا به كي اي خداوند، تا به كي؟
4 اي خداوند، بيا و مرا برهان؛ به رحمت خود، مرا نجات ده؛ 5 زيرا اگر بميرم نخواهم توانست تو را به ياد آورم و ستايشت كنم.
6 از ناليدن خسته شدهام. هرشب بسترم را غرق اشك ميسازم. 7 از آزار دشمنانم آنقدر گريه كردهام كه چشمانم تار شدهاند.
راهنما
مزمور 6 . فرياد شكسته دلان