ترجمه قدیمی گویا
|
نجات از جانب خدا
براي يدوتون سالار مغنيان. مزمور داود
جان من فقط براي خدا خاموشميشود زيرا كه نجات من از جانب اوست. 2 او تنها صخره و نجات من است و قلعة بلند من. پس بسيار جنبش نخواهم خورد. 3 تا به كي بر مردي هجوم ميآوريد تا همگي شما او را هلاك كنيد مثل ديوارِ خمشده و حصارِ جنبش خورده؟ 4 در اين فقط مشورت ميكنند كه او را از مرتبهاش بيندازند. و دروغ را دوست ميدارند. به زبان خود بركت ميدهند و در دل خود لعنت ميكنند، سلاه.
5 اي جان من، فقط براي خدا خاموش شو زيرا كه اميد من از وي است. 6 او تنها صخره و نجات من است و قلعة بلند من تا جنبش نخورم. 7 برخداست نجات و جلال من. صخرة قوّت من و پناه من در خداست.
8 اي قوم همه وقت بر او توكّل كنيد و دلهاي خود را به حضور وي بريزيد. زيرا خدا ملجاي ماست، سِلاه.
9 البته بنيآدم بطالتاند و بنيبشر دروغ. در ترازو بالا ميروند زيرا جميعاً از بطالت سبكترند. 10 بر ظلم توكّل مكنيد و بر غارت مغرور مشويد. چون دولت افزوده شود دل در آن مبنديد.
11 خدا يك بار گفته است و دو بار اين را شنيدهام كه قوّت از آن خداست.
12 اي خداوند رحمت نيز از آن تو است، زيرا به هر كس موافق عملش جزا خواهي داد.
اعتماد به محافظت خدا
جان من تنها نزد خدا آرام مييابد، زيرا نجات من از جانب اوست. 2 او نجات دهنده و تنها صخره پناهگاه من است؛ او قلعه محافظ من است، پس هرگز شكست نخواهم خورد.
3 اي آدميان، تا به كي هجوم ميآوريد تا مرا كه همچون ديواري فرو ريختهام از پاي درآوريد؟ 4 تنها فكرتان اين است كه مرا از اين مقامي كه دارم بزير اندازيد؛ شما دروغ را دوست داريد. بزبان خود مرا بركت ميدهيد ولي در دلتان لعنتم ميكنيد.
5 اي جان من، تنها نزد خدا آرام ياب، زيرا اميد من بر اوست. 6 او نجات دهنده و تنها صخره پناهگاه من است؛ او قلعه محافظ من است، پس هرگز شكست نخواهم خورد. 7 نجات و عزت من از جانب خداست؛ قوت و پناهگاه من خداست. 8 اي مردم، همه وقت بر او توكل نماييد؛ دلهاي خود را بحضور او بريزيد، زيرا خدا پناهگاه ماست.
9 همه انسانها در مقابل او ناچيزند؛ اشخاص سرشناس و افراد بينام و نشان، همگي در ترازوي او بالا ميروند، زيرا از باد هم سبكترند. 10 بر خشونت تكيه نكنيد و به كسب ثروت از راه دزدي دل خوش نكنيد، و هرگاه ثروتتان زياد شود دل بر آن نبنديد.
راهنما
مزمور 62 . شعري حاكي از اشتياق روحاني