11 پادشاهان شمال و جنوب

ترجمه قدیمی گویا

ترجمه قدیمی(کتاب دانیال)



«و در سال‌ اول‌ داريوش‌ مادي‌، من‌ نيز ايستاده‌ بودم‌ تا او را استوار سازم‌ و قوّت‌ دهم‌.
پادشاهان‌ شمال‌ و جنوب‌
2 «و الا´ن‌ تو را به‌ راستي‌ اعلام‌ مي‌نمايم‌. اينك‌ سه‌ پادشاه‌ بعد از اين‌ در فارس‌ خواهند برخاست‌ و چهارمين‌ از همه‌ دولتمندتر خواهد بود. و چون‌ به‌ سبب‌ توانگري‌ خويش‌ قوي‌ گردد، همه‌ را به‌ ضدّ مملكت‌ يونان‌ برخواهد انگيخت‌. 3 و پادشاهي‌ جبّار خواهد برخاست‌ و بر مملكت‌ عظيمي‌ سلطنت‌ خواهد نمود و برحسب‌ اراده‌ خود عمل‌ خواهد كرد. 4 و چون‌ برخيزد سلطنت‌ او شكسته‌ خواهد شد و بسوي‌ بادهاي‌ اربعه‌ آسمان‌ تقسيم‌ خواهد گرديد. اما نه‌ به‌ ذريّت‌ او و نه‌ موافق‌ استقلالي‌ كه‌ او مي‌داشت‌، زيرا كه‌ سلطنت‌ او از ريشه‌ كنده‌ شده‌ و به‌ ديگران‌ غير از ايشان‌ داده‌ خواهد شد. 5 و پادشاه‌ جنوب‌ با يكي‌ از سرداران‌ خود قوي‌ شده‌، بر او غلبه‌ خواهد يافت‌ و سلطنت‌ خواهد نمود و سلطنت‌ او سلطنت‌ عظيمي‌ خواهد بود. 6 و بعد از انقضاي‌ سالها ايشان‌ همداستان‌ خواهند شد و دخترپادشاه‌ جنوب‌ نزد پادشاه‌ شمال‌ آمده‌، با او مصالحه‌ خواهد نمود. ليكن‌ قوّت‌ بازوي‌ خود را نگاه‌ نخواهد داشت‌ و او و بازويش‌ برقرار نخواهد ماند و آن‌ دختر و آناني‌ كه‌ او را خواهند آورد و پدرش‌ و آنكه‌ او را تقويت‌ خواهد نمود در آن‌ زمان‌ تسليم‌ خواهند شد.
7 «و كسي‌ از رمونه‌هاي‌ ريشه‌هايش‌ در جاي‌ او خواهد برخاست‌ و با لشكري‌ آمده‌، به‌ قلعه‌ پادشاه‌ شمال‌ داخل‌ خواهد شد و با ايشان‌ (جنگ‌) نموده‌، غلبه‌ خواهد يافت‌. 8 و خدايان‌ و بتهاي‌ ريخته‌ شده‌ ايشان‌ را نيز با ظروف‌ گرانبهاي‌ ايشان‌ از طلا و نقره‌ به‌ مصر به‌ اسيري‌ خواهد برد و سالهايي‌ چند از پادشاه‌ شمال‌ دست‌ خواهد برداشت‌. 9 و به‌ مملكت‌ پادشاه‌ جنوب‌ داخل‌ شده‌، باز به‌ ولايت‌ خود مراجعت‌ خواهد نمود. 10 و پسرانش‌ محاربه‌ خواهند نمود و گروهي‌ از لشكرهاي‌ عظيم‌ را جمع‌ خواهند كرد و ايشان‌ داخل‌ شده‌، مثل‌ سيل‌ خواهند آمد و عبور خواهند نمود و برگشته‌، تا به‌ قلعه‌ او جنگ‌ خواهند كرد. 11 و پادشاه‌ جنوب‌ خشمناك‌ شده‌، بيرون‌ خواهد آمد و با وي‌ يعني‌ با پادشاه‌ شمال‌ جنگ‌ خواهد نمود و وي‌ گروه‌ عظيمي‌ برپا خواهد كرد و آن‌ گروه‌ به‌ دست‌ وي‌ تسليم‌ خواهند شد. 12 و چون‌ آن‌ گروه‌ برداشته‌ شود، دلش‌ مغرور خواهد شد و كرورها را هلاك‌ خواهد ساخت‌ اما قوّت‌ نخواهد يافت‌. 13 پس‌ پادشاه‌ شمال‌ مراجعت‌ كرده‌، لشكري‌ عظيم‌تر از اول‌ برپا خواهد نمود و بعد از انقضاي‌ مدت‌ سالها با لشكر عظيمي‌ و دولت‌ فراواني‌ خواهد آمد. 14 و در آنوقت‌ بسياري‌ با پادشاه‌ جنوب‌ مقاومت‌ خواهند نمود و بعضي‌ از ستمكيشان‌ قوم‌ تو خويشتن‌ را خواهند برافراشت‌ تا رؤيا را ثابت‌نمايند اما ايشان‌ خواهند افتاد.
15 «پس‌ پادشاه‌ شمال‌ خواهد آمد و سنگرها برپا نموده‌، شهر حصاردار را خواهد گرفت‌ و نه‌ افواج‌ جنوب‌ و نه‌ برگزيدگان‌ او ياراي‌ مقاومت‌ خواهند داشت‌ بلكه‌ وي‌ را هيچ‌ ياراي‌ مقاومت‌ نخواهد بود. 16 و آنكس‌ كه‌ به‌ ضدّ وي‌ مي‌آيد، برحسب‌ رضامندي‌ خود عمل‌ خواهد نمود و كسي‌ نخواهد بود كه‌ با وي‌ مقاومت‌ تواند نمود. پس‌ در فخر زمينها توقّف‌ خواهد نمود و آن‌ به‌ دست‌ وي‌ تلف‌ خواهد شد. 17 و عزيمت‌ خواهد نمود كه‌ با قوّتِ تماميِ مملكت‌ خويش‌ داخل‌ بشود و با وي‌ مصالحه‌ خواهد كرد و او دختر زنان‌ را به‌ وي‌ خواهد داد تا آن‌ را هلاك‌ كند. اما او ثابت‌ نخواهد ماند و از آن‌ او نخواهد بود. 18 پس‌ بسوي‌ جزيره‌ها توجه‌ خواهد نمود و بسياري‌ از آنها را خواهد گرفت‌. ليكن‌ سرداري‌ سرزنش‌ او را باطل‌ خواهد كرد، بلكه‌ انتقام‌ سرزنش‌ او را از او خواهد گرفت‌. 19 پس‌ بسوي‌ قلعه‌هاي‌ زمين‌ خويش‌ توجّه‌ خواهد نمود اما لغزش‌ خواهد خورد و افتاده‌، ناپديد خواهد شد.
20 «پس‌ در جاي‌ او عاملي‌ خواهد برخاست‌ كه‌ جلال‌ سلطنت‌ را از ميان‌ خواهدبرداشت‌، ليكن‌ در اندك‌ ايّامي‌ او نيز هلاك‌ خواهد شد نه‌ به‌ غضب‌ و نه‌ به‌ جنگ‌. 21 و در جاي‌ او حقيري‌ خواهد برخاست‌، اما جلال‌ سلطنت‌ را به‌ وي‌ نخواهند داد و او ناگهان‌ داخل‌ شده‌، سلطنت‌ را با حيله‌ها خواهد گرفت‌. 22 و سيل‌ افواج‌ و رئيس‌ عهد نيز از حضور او رُفته‌ و شكسته‌ خواهند شد. 23 و از وقتي‌ كه‌ ايشان‌ با وي‌ همداستان‌ شده‌ باشند، او به‌ حيله‌ رفتار خواهد كرد و با جمعي‌ قليل‌ افراشته‌ و بزرگ‌ خواهد شد. 24 و ناگهان‌ به‌ برومندترين‌ بِلاد وارد شده‌، كارهايي‌ را كه‌ نه‌ پدرانش‌ و نه‌ پدران‌پدرانش‌ كرده‌ باشند بجا خواهد آورد و غارت‌ و غنيمت‌ و اموال‌ را به‌ ايشان‌ بذل‌ خواهد نمود و به‌ ضدّ شهرهاي‌ حصاردار تدبيرها خواهد نمود، ليكن‌ اندك‌ زماني‌ خواهد بود. 25 و قوّت‌ و دل‌ خود را با لشكر عظيمي‌ به‌ ضدّ پادشاه‌ جنوب‌ برخواهد انگيخت‌ و پادشاه‌ جنوب‌ با فوجي‌ بسيار عظيم‌ و قوي‌ تهيّه‌ جنگ‌ خواهد ديد؛ اما ياراي‌ مقاومت‌ نخواهد داشت‌ زيرا كه‌ به‌ ضدّ او تدبيرها خواهند نمود. 26 و آناني‌ كه‌ خوراك‌ او را مي‌خورند او را شكست‌ خواهند داد و لشكر او تلف‌ خواهد شد و بسياري‌ كشته‌ خواهند افتاد. 27 و دل‌ اين‌ دو پادشاه‌ به‌ بدي‌ مايل‌ خواهد شد و بر يك‌ سفره‌ دروغ‌ خواهند گفت‌؛ اما پيش‌ نخواهد رفت‌ زيرا كه‌ هنوز انتها براي‌ وقت‌ معيّن‌ خواهد بود. 28 پس‌ با اموال‌ بسيار به‌ زمين‌ خود مراجعت‌ خواهد كرد ودلش‌ به‌ ضدّ عهد مقدّس‌ جازم‌ خواهد بود پس‌ (برحسب‌ اراده‌ خود) عمل‌ نموده‌، به‌ زمين‌ خود خواهد برگشت‌. 29 و در وقت‌ معين‌ مراجعت‌ نموده‌، به‌ زمين‌ جنوب‌ وارد خواهد شد ليكن‌ آخرش‌ مثل‌ اولش‌ نخواهد بود. 30 و كشتيها از كتّيم‌ به‌ ضدّ او خواهند آمد. لهذا مأيوس‌ شده‌، رو خواهد تافت‌ و به‌ ضدّ عهد مقدّس‌ خشمناك‌ شده‌، (برحسب‌ اراده‌ خود) عمل‌ خواهد نمود و برگشته‌ به‌ آناني‌ كه‌ عهد مقدّس‌ را ترك‌ مي‌كنند توجه‌ خواهد نمود. 31 و افواج‌ از جانب‌ او برخاسته‌، مَقدَسِ حصين‌ را نجس‌ خواهند نمود و قرباني‌ سوختني‌ دايمي‌ را موقوف‌ كرده‌، رجاست‌ ويراني‌ را برپا خواهند داشت‌. 32 و آناني‌ را كه‌ به‌ ضدّ عهد شرارت‌ مي‌ورزند، با مكرها گمراه‌ خواهد كرد. اما آناني‌كه‌ خداي‌ خويش‌ را مي‌شناسند قوي‌ شده‌، (كارهاي‌ عظيم‌) خواهند كرد. 33 و حكيمان‌ قوم‌ بسياري‌ را تعليم‌ خواهند داد، ليكن‌ ايّامي‌ چند به‌ شمشير و آتش‌ و اسيري‌ و تاراج‌ خواهند افتاد. 34 و چون‌ بيفتند، نصرت‌ كمي‌ خواهند يافت‌ و بسياري‌ با فريب‌ به‌ ايشان‌ ملحق‌ خواهند شد. 35 و بعضي‌ از حكيمان‌ به‌ جهت‌ امتحان‌ ايشان‌ لغزش‌ خواهند خورد كه‌ تا وقت‌ آخر طاهر و سفيد بشوند زيرا كه‌ زمان‌ معيّن‌ هنوز نيست‌.
پادشاهاني‌ كه‌ خود را برمي‌افرازند
36 «و آن‌ پادشاه‌ موافق‌ اراده‌ خود عمل‌ نموده‌، خويشتن‌ را بر همه‌ خدايان‌ افراشته‌ و بزرگ‌ خواهد نمود و به‌ ضدّ خداي‌ خدايان‌ سخنان‌ عجيب‌ خواهد گفت‌ و تا انتهاي‌ غضب‌ كامياب‌ خواهد شد زيرا آنچه‌ مقدّر است‌ به‌ وقوع‌ خواهد پيوست‌. 37 و به‌ خداي‌ پدران‌ خود و به‌ فضيلت‌ زنان‌ اعتنا نخواهد نمود، بلكه‌ به‌ هيچ‌ خدا اعتنا نخواهد نمود زيرا خويشتن‌ را از همه‌ بلندتر خواهد شمرد. 38 و در جاي‌ او خداي‌ قلعه‌ها را تكريم‌ خواهد نمود و خدايي‌ را كه‌ پدرانش‌ او را نشناختند با طلا و نقره‌ و سنگهاي‌ گرانبها و نفايس‌ تكريم‌ خواهد نمود. 39 و با قلعه‌هاي‌ حصين‌ مثل‌ خداي‌ بيگانه‌ عمل‌ خواهد نمود و آناني‌ را كه‌ بدو اعتراف‌ نمايند در جلال‌ ايشان‌ خواهد افزود و ايشان‌ را بر اشخاص‌ بسيار تسلّط‌ خواهد داد و زمين‌ را براي‌ اجرت‌ (ايشان‌) تقسيم‌ خواهد نمود.
40 «و در زمان‌ آخر پادشاه‌ جنوب‌ با وي‌ مقاتله‌ خواهد نمود و پادشاه‌ شمال‌ با ارابه‌ها وسواران‌ و كشتيهاي‌ بسيار مانند گردباد به‌ ضدّ او خواهد آمد و به‌ زمينها سَيَلان‌ كرده‌، از آنها عبور خواهد كرد. 41 و به‌ فخر زمينها وارد خواهد شد و بسياري‌ خواهند افتاد، اما اينان‌ يعني‌ ادوم‌ و موآب‌ و رؤساي‌ بني‌عمّون‌ از دست‌ او خلاصي‌ خواهند يافت‌. 42 و دست‌ خود را بر كشورها دراز خواهد كرد و زمين‌ مصر رهايي‌ نخواهد يافت‌. 43 و بر خزانه‌هاي‌ طلا و نقره‌ و بر همه‌ نفايس‌ مصر استيلا خواهد يافت‌ و لُبّيان‌ و حَبَشيان‌ در موكب‌ او خواهند بود. 44 ليكن‌ اخبار از مشرق‌ و شمال‌ او را مضطرب‌ خواهد ساخت‌، لهذا با خشم‌ عظيمي‌ بيرون‌ رفته‌، اشخاص‌ بسياري‌ را تباه‌ كرده‌، بالكلّ هلاك‌ خواهد ساخت‌. 45 و خيمه‌هاي‌ ملوكانه‌ خود را در كوه‌ مجيد مقدّس‌ در ميان‌ دو دريا برپا خواهد نمود، ليكن‌ به‌ اَجَل‌ خود خواهد رسيد و مُعِيني‌ نخواهد داشت‌.
ترجمه تفسیری


پادشاهي مصر و سوريه
سپس آن فرستـاده آسمانـي گفت: «مـن همان كسي هستم كه فرستاده شدم تا داريوش مادي را در سال اول سلطنتش تقويت و حمايت كنم. 2 اما حال ميخواهم به تو نشان دهم چه وقايعي در آينده رخ خواهد داد: در مملكت پارس سه پادشاه ديگر به سلطنت خواهند رسيد. پس از آن، پادشاه چهارم روي كار خواهد آمد كه از همه ثروتمندتر خواهد بود و بوسيله ثروتش، قدرت كسب كرده همه را بضد يونان تحريك خواهد كرد.
3 «سپس پادشاه نيرومندي روي كار خواهد آمد. قلمرو سلطنت او وسيع خواهد بود. او هر چه بخواهد انجام خواهد داد. 4 اما در اوج قدرت، سلطنتش از هم خواهد پاشيد و به چهار سلطنت ضعيفتر تقسيم خواهد شد. فرزندي از او به پادشاهي نخواهد رسيد، زيرا سلطنت او از ريشه كنده شده، به ديگران داده خواهد شد.
5 «پادشاه مصر قدرت كسب خواهد كرد، ولي يكي از سردارانش بضد او شورش نموده، سلطنت را از دست وي خواهد گرفت و با قدرت بيشتري سلطنت خواهد كرد.
6 «چند سال پس از آن، بين پادشاه مصر و پادشاه سوريه پيمان صلح بسته خواهد شد و براي تحكيم اين پيمان، دختر پادشاه مصر به عقد پادشاه سوريه در خواهد آمد. ولي اين پيمان بزودي گسسته خواهد شد و آن دختر با پدر و افرادي كه همراهش بودند كشته خواهند شد. 7 سپس يكي از بستگان آن دختر به سلطنت مصر خواهد رسيد و بضد پادشاه سوريه لشكر كشي خواهد كرد و وارد قلعه او شده، او را شكست خواهد داد. 8 او بتها و ظروف گرانبهاي طلا و نقره سوريه را با خود به مصر خواهد برد. پس از آن، چند سال صلح برقرار خواهد شد. 9 سپس، پادشاه سوريه به مصر حمله خواهد كرد، ولي مجبور به عقب نشيني خواهد شد.
10 «پسران پادشاه سوريه، لشكر بزرگي تشكيل خواهند داد و مثل سيل وارد مصر خواهند شد و تا قلعه پادشاه مصر پيشروي خواهند كرد. 11 آنگاه پادشاه مصر با خشم فراوان به جنگ پادشاه سوريه خواهد رفت و لشكر عظيم او را شكست خواهد داد. 12 پادشاه مصر از اين پيروزي مغرور شده، هزاران نفر از دشمنان خود را نابود خواهد كرد، اما قدرت او دوام نخواهد يافت.
13 «چند سال بعد، پادشاه سوريه با لشكري عظيم و مجهزتر از قبل، باز خواهد گشت 14 در آن زمان عده زيادي برضد مصر قيام خواهند كرد و حتي آشوبگراني از قوم يهود به آنان خواهند پيوست تا پيشگوييها را عملي سازند، ولي شكست خواهند خورد. 15 آنگاه پادشاه سوريه خواهد آمد و شهر حصاردار مصر را محاصره خواهد كرد و آن را خواهد گرفت. لشكر مصر ياراي مقاومت نخواهد داشت و حتي سربازان قوي آنها كاري از پيش نخواهند برد. 16 پادشاه سوريه طبق خواست خود عمل خواهد نمود و كسي ياراي مقاومت در برابر او را نخواهد داشت. او وارد سرزمين زيباي اسرائيل خواهد شد و آن را ويران خواهد نمود. 17 او براي فتح تمام مصر نقشه خواهد كشيد و براي اين منظور با پادشاه مصر پيمان خواهد بست و يكي از دخترانش را به عقد او در خواهد آورد، ولي نقشه اش عملي نخواهد شد. 18 آنگاه متوجه حكومتهاي ساحلي خواهد گرديد و بسياري از آنها را فتح خواهد كرد. ولي سرداري او را شكست خواهد داد و او با خفت و خواري عقب نشيني خواهد كرد. 19 پادشاه سوريه در راه بازگشت به وطن خود از پاي درخواهد آمد و اثري از او باقي نخواهد ماند.
20 «پادشاه ديگري پس از او روي كار خواهد آمد كه براي حفظ شكوه سلطنتش مأموري خواهد فرستاد تا از مردم باج و خراج بگيرد. اما طولي نخواهد كشيد كه آن پادشاه كشته خواهد شد، ولي نه در جنگ يا آشوب.»

پادشاه شرور سوريه
21 آن فرستاده آسماني ادامه داد: «پادشاه بعدي سوريه، شخص شروري خواهد بود كه بدون اينكه حق سلطنت داشته باشد، بطور ناگهاني خواهد آمد و با حيله و دسيسه سلطنت را بـه چنگ خواهـد آورد. 22 او قدرت كاهن اعظم و تمام مخالفان خود را درهم خواهد شكست. 23 او ابتدا با مردم پيمان خواهد بست، سپس آنان را فريب خواهد داد و به كمك عده كمي به قدرت خواهد رسيد. 24 او با يك حمله غافلگيرانه وارد حاصلخيزترين ولايتها خواهد شد و كاري خواهد كرد كه قبلاً هيچ يك از اجدادش انجام نداده بودند. او غنايم جنگي را بين افرادش تقسيم خواهد كرد؛ سپس براي تسخير قلعه ها نقشه ها خواهد كشيد، اما نقشه هايش عملي نخواهد شد.
25 «بعد به خود دل و جرأت خواهد داد و لشكر بزرگي براي جنگ با مصر فراهم خواهد كرد. پادشاه مصر نيز با لشكري بسيار بزرگ و قوي به جنگ او خواهد رفت، ولي در اثر توطئه اي شكست خواهد خورد. 26 نزديكان پادشاه باعث سقوط او خواهند شد و عده زيادي از سربازانش تارومار گشته، كشته خواهند شد. 27 سپس اين دو پادشاه در حالي كه براي يكديگر توطئه چيده اند سر يك سفره خواهند نشست و به هم دروغ خواهند گفت. اما هيچ يك كاري از پيش نخواهند برد، زيرا هنوز موعد مقرر فرا نرسيده است. 28 پس پادشاه سوريه با غنايم فراوان، رهسپار مملكت خود خواهد شد. او در راه بازگشت، از اسرائيل عبور خواهد كرد و ويرانيهايي در آن ايجاد خواهد نمود؛ سپس به مملكت خود باز خواهد گشت.
29 «بعد در وقت مقرر، يكبار ديگر به مصر لشكركشي خواهد كرد، ولي اين بار نتيجه كار طور ديگري خواهد بود. 30و31 زيرا كشتيهاي جنگي روم او را تهديد خواهند كرد و او ترسيده، عقب نشيني خواهد نمود. پادشاه سوريه كه از اين عقب نشيني سخت به خشم آمده، دوباره اورشليم را مورد تاخت و تاز قرار خواهد داد و سربازانش خانه خدا را آلوده خواهند نمود. او مانع تقديم قربانيهاي روزانه خواهد شد و بتي درخانه خدا برپا خواهد نمود. او از يهودياني كه ايمان اجدادي خود را ترك كرده اند حمايت خواهد نمود 32 و با حيله گري، آنان را بسوي خود خواهد كشيد. ولي كساني كه از خدا پيروي ميكنند بشدت با او مخالفت خواهند كرد.
33 «در آن زمان حكيمان قوم، بسياري را تعليم خواهند داد، ولي برخي از آنان در آتش انداخته خواهند شد و برخي ديگر با شمشير كشته و بعضي نيز زنداني و غارت خواهند گرديد. 34 اما در اين ميان به پيروان خدا كمكهايي خواهد شد. سپس بسياري از خدانشناسان با نيرنگ به آنها خواهند پيوست. 35 عدهاي از حكيمان كشته خواهند شد، اما اين باعث خواهد گرديد كه قوم پاك و طاهر شوند. اين وضع همچنان ادامه خواهد يافت تا زمـان مقرر خدا فرا رسد.
36 «پادشاه سوريه هرچه بخواهد انجام خواهد داد. او خود را بالاتر و بزرگتر از هر خدايي خواهد دانست و به خداي خدايان كفر خواهد گفت. او به اين كار ادامه خواهد داد تا زمان مجازاتش فرا رسد؛ زيرا آنچه خدا مقدر فرموده است واقع خواهد شد. 37 او نه به بت اجداد خود توجه خواهد كرد، نه به بتي كه محبوب زنان است و نه به هيچ بت ديگري، بلكه خود را از همه اينها برتر خواهد پنداشت. 38 تنها بتي كه او خواهد پرستيد، بتي است كه از قلعه ها محافظت ميكند. به اين بتي كه اجدادش آن را نميشناختند، طلا و نقره، سنگهاي گرانبها و هداياي نفيس تقديم خواهد كرد. 39 او با توكل به اين بـت بيگانه به قلعه هاي مستحكم حمله خواهد برد و كساني را كه مطيع او شوند به قدرت و حكومت خواهد رساند و بعنوان پاداش، سرزمين را بين ايشان تقسيم خواهد كرد.
40 «در زمان آخر، پادشاه مصر به جنگ پادشاه سوريه خواهد آمد و او نيز با عرابه ها و سواران و كشتيهاي زياد مثل گردباد به مقابله او خواهد رفت. پادشاه سوريه سيل آسا به سرزمينهاي زيادي يورش خواهد برد 41 و آنها را تسخير خواهد كرد و سرزمين زيباي اسرائيل را نيز مورد تاخت و تاز قرار خواهد داد. ولي از بين اين قومها، ادوميها و موآبيها و اكثر عمونيها جان سالم بدر خواهند برد، 42 اما مصر و سرزمينهاي بسيار ديگر به اشغـال او درخواهند آمد. 43 او تمام خزانههاي طلا و نقره و اشياء نفيس مصر را غارت خواهد كرد، و اهالي ليبي و حبشه خراجگزاران او خواهند شد.
44 «ولي از مشرق و شمال اخباري به گوش او خواهد رسيد و او را مضطرب خواهد ساخت، پس با خشم زياد برگشته، در سر راه خود بسياري را نابود خواهد كرد. 45 بين اورشليم و دريا اردو زده، خيمه هاي شاهانه خود را برپا خواهد كرد، ولي در همانجا اجلش خواهد رسيد و بدون اينكه كسي بتواند كمكش كند، خواهد مرد.»

راهنما

باب‌ 11 . پادشاهان‌ شمال‌ و پادشاهان‌ جنوب‌
باب‌هاي‌ 2 و 7 و 8 و 9 و 11 شامل‌ پيشگويي‌هايي‌ دربارة‌ چهار امپراطوري‌ و وقايع‌ مربوط‌ به‌ دوران‌ دانيال‌ تا مسيح‌ مي‌باشند كه‌ ظاهراً به‌ قدرت‌ها و وقايع‌ دوران‌ از مسيح‌ تا آخر زمان‌ نيز اشاره‌ مي‌كنند. در ذيل‌ رئوس‌ كلي‌ وقايع‌ تاريخ‌ جهان‌ را آورده‌ايم‌:
امپراطوري‌ بابل‌ (606 - 536 ق‌.م‌.).
امپراطوري‌ پارس‌ (536 - 322 ق‌.م‌.).
امپراطوري‌ يونان‌ با چهار انشعاب‌ آن‌ (331 - 146 ق‌.م‌.).
جنگ‌هاي‌ سوريه‌ و پادشاهان‌ يوناني‌ مصر (323 - 146 ق‌.م‌.).
آنتيوخوس‌ اپيفانس‌ و تجاوز به‌ مقدسات‌ اورشليم‌ (175 - 164 ق‌.م‌.).
امپراطوري‌ روم‌ (146 ق‌.م‌. - 400 ميلادي‌).
خدمت‌ عمومي‌ عيسي‌ مسيح‌ (26 الي‌ 30 ميلادي‌).
ويراني‌ اورشليم‌ بدست‌ لشكريان‌ روم‌ (سال‌ 70 ميلادي‌).
بلايا و تنگي‌ها و قيامت‌، در «زمان‌ آخر».

اين‌ پيشگويي‌ها در شرح‌ جزييات‌ خود، حالتي‌ پيشرونده‌ دارند. در باب‌ 2 موضوعي‌ كلي‌ مطرح‌ مي‌شود كه‌ از زمان‌ دانيال‌ تا زمان‌ عيسي‌ مسيح‌، چهار امپراطوري‌ بر جهان‌ حكومت‌ خواهند كرد. جزئيات‌ مربوط‌ به‌ چهارمين‌ امپراطوري‌ در باب‌ 7 كتاب‌ دانيال‌ توضيح‌ داده‌ شده‌ است‌. در باب‌ 11 نيز توضيحاتي‌ در مورد جزئيات‌ سومين‌ امپراطوري‌ آمده‌ است‌.
سومين‌ امپراطوري‌، امپراطوري‌ يونان‌ بود كه‌ توسط‌ اسكندر كبير تأسيس‌ شد (331 ق‌.م‌.). پس‌ از مرگ‌ او اين‌ امپراطوري‌ در ميان‌ فرماندهان‌ او بدين‌ شرح‌ تقسيم‌ شد: يونان‌ (مقدونيه‌)، آسياي‌ صغير، سوريه‌ و مصر. در اين‌ باب‌ پادشاه‌ سوريه‌، «پادشاه‌ شمال‌» و پادشاهان‌ مصر، «پادشاهان‌ جنوب‌» ناميده‌ شده‌اند. پيشگويي‌هاي‌ دانيال‌ در مورد چگونگي‌ اين‌ پادشاهان‌ 200 سال‌ پيش‌ از امپراطوري‌ روم‌ و تقريباً 400 سال‌ قبل‌ از ظهور اين‌ پادشاهان‌ بود. شرح‌ وقايع‌ او از چگونگي‌ آنها، بطور مخصوصي‌ بيانگر مطابقت‌ رويدادهاي‌ تاريخي‌ با پيشگويي‌هاي‌ مربوطه‌ است‌. باب‌ 11، از پيش‌، وقايع‌ مربوط‌ به‌ دوران‌ پيش‌ از عهد جديد را بيان‌ مي‌كند. در ذيل‌ فهرستي‌ از وقايع‌ تاريخي‌ وجود دارند كه‌ در برابر آيات‌ پيشگويي‌ شدة‌ مربوط‌ به‌ آنها نوشته‌ شده‌اند:
«سه‌ پادشاه‌ ... در فارس‌» (آية‌ 2) عبارتند از : كورش‌، كمبوجيه‌ و داريوش‌. پادشاه‌ چهارم‌ خشايارشا بود كه‌ قدرتمندترين‌ و ثروتمندترين‌ پادشاه‌ پارسيان‌ بود كه‌ به‌ يونان‌ حمله‌ كرد، اما در سلاميس‌ شكست‌ خورد (480 ق‌.م‌.).
«پادشاه‌ جبار» (آية‌ 3) عبارت‌ بود از اسكندر كبير. امپراطوري‌ او به‌ چهار حكومت‌ كوچكتر تقسيم‌ شد كه‌ عبارت‌ بودند از: يونان‌ (مقدونيه‌)، آسياي‌ صغير، سوريه‌ و مصر.
«پادشاه‌ جنوب‌» (آية‌ 5) عبارت‌ بود از: بطلميوس‌ اول‌، پادشاه‌ مصر. منظور از «يكي‌ از سرداران‌ او»، سلوكوس‌ نيكاتور مي‌باشد كه‌ در ابتدا يكي‌ از افسران‌ تحت‌ فرمان‌ بطلميوس‌ اول‌ بود كه‌ بعدها فرمانرواي‌ سوريه‌ شد كه‌ از تمام‌ جانشينان‌ اسكندر مقتدرتر بود.
منظور از «دختر» در آية‌ 6، «برنيس‌» دختر بطلميوس‌ دوم‌ بود كه‌ به‌ آنتيوخوس‌ دوم‌ به‌ همسري‌ داده‌ شد و نهايتاً به‌ قتل‌ رسيد.
«از رمونه‌هاي‌ ريشه‌هايش‌» (آية‌ 7) به‌ بطلميوس‌ سوم‌، برادر برنيس‌ اشاره‌ مي‌كند، كه‌ به‌ منظور گرفتن‌ انتقام‌ به‌ سوريه‌ حمله‌ كرد و پيروزي‌ بزرگي‌ بدست‌ آورد (آية‌ 8).
«پسرانش‌» (آية‌ 10) عبارتند از: سلوكوس‌ سوم‌ و آنتيوخوس‌ سوم‌ (آيات‌ 11 و 12). بطلميوس‌ چهارم‌ در جنگ‌ با آنتيوخوس‌ سوم‌، او را در نبرد «رافيا»، نزديك‌ مصر به‌ سال‌ (217 ق‌.م‌.) با تلفات‌ سنگيني‌ شكست‌ داد. آنتيوخوس‌ سوم‌ پس‌ از 14 سال‌ با سپاه‌ عظيمي‌ مجدداً به‌ مصر حمله‌ كرد. بر اساس‌ آية‌ 14 اين‌ باب‌، يهوديان‌، آنتيوخوس‌ را حمايت‌ كردند. او قواي‌ مصر را شكست‌ داد (آية‌ 15). او همچنين‌ فلسطين‌ را تصرف‌ كرد (آية‌ 16). آنتيوخوس‌، دختر خود، كلئوپاترا را به‌ همسري‌ بطلميوس‌ پنجم‌ داد. او با اين‌ نقشة‌ حيله‌گرانه‌ اميدوار بود كه‌ از اين‌ طريق‌ بر مصر مسلط‌ گردد. اما كلئوپاترا به‌ شوهر خود خيانت‌ نكرد (آيات‌ 18 و 19). پس‌ از اين‌ جريان‌ او به‌ آسياي‌ صغير و يونان‌ (مقدونيه‌) حمله‌ كرد ولي‌ در «مگنسيا» از سپاه‌ رومي‌ها شكست‌ خورد (190 ق‌.م‌.). او به‌ كشور خود بازگشت‌ و در همان‌ جا به‌ قتل‌ رسيد.
منظور از «شخص‌ حقير» (آيات‌ 21 الي‌ 35)، آنتيوخوس‌ اپيفانس‌ مي‌باشد (آية‌ 21)، كه‌ هر چند مقام‌ سلطنت‌ حق‌ او نبود، اما با حيله‌ و نيرنگ‌، تاج‌ و تخت‌ را تصاحب‌ نمود. او خود را رئيس‌ مملكت‌ مصر ساخت‌ (آيات‌ 22 الي‌ 25). او اين‌ موقعيت‌ را تا اندازه‌اي‌ با اعمال‌ قدرت‌ و تا اندازه‌اي‌ نيز با زيركي‌ و حيله‌ براي‌ خود بوجود آورد. بطلميوس‌ ششم‌، پسر كلئوپاترا و پسر خواهر آنتيوخوس‌، مغلوب‌ تدبيرها و مكايد او شد (آية‌ 26). در ظاهر، آنتيوخوس‌ و بطلميوس‌ با هم‌ روابط‌ دوستانه‌اي‌ داشتند، اما با يكديگر به‌ دروغ‌ و تزوير رفتار مي‌كردند (آية‌ 27). آنتيوخوس‌ در بازگشت‌ از مصر به‌ اورشليم‌ حمله‌ كرد و 80000 نفر از اهالي‌ آن‌ را قتل‌ عام‌ كرد، 40000 نفر از آنان‌ را به‌ اسيري‌ برد و 40000 نفر ديگر از يهوديان‌ را به‌ بردگي‌ فروخت‌ (آية‌ 28). آنتيوخوس‌ بار ديگر به‌ مصر حمله‌ كرد (آية‌ 29). اما رومي‌ها او را وادار به‌ عقب‌نشيني‌ كردند. او تلافي‌ خود را بر سر اورشليم‌ درآورد و خانة‌ خدا را نجس‌ ساخت‌ (آيات‌ 30 و 31).
در اين‌ زمينه‌، يهوديان‌ مرتد او را كمك‌ مي‌كردند (آية‌ 32). در آيات‌ 32 الي‌ 35 از كارهاي‌ عظيم‌ و قهرمانانة‌ مكابيان‌ سخن‌ بميان‌ آمده‌ است‌.
دقيقاً نمي‌توان‌ گفت‌ كه‌ آيات‌ 36 الي‌ 45 در مورد آنتيوخوس‌ اپيفانوس‌ صحبت‌ مي‌كند يا در مورد ضد مسيح‌؟ يا هر دو؟
  • مطالعه 1449 مرتبه
  • آخرین تغییرات در %ب ظ, %14 %630 %1394 %14:%بهمن
مطالب بیشتر از همین گروه « 12 زمان آخر 10 رؤیای "مرد" »