ترجمه قدیمی گویا
|
ترجمه قديمي(كتاب امثال سليمان)
نداي حكمت
آيا حكمت ندا نميكند، و فطانت آواز خود را بلند نمينمايد؟ 2 به سر مكانهاي بلند، به كناره راه، در ميان طريقها ميايستد. 3 به جانب دروازهها به دهنه شهر، نزد مدخل دروازهها صدا ميزند. 4 كه شما را اي مردان ميخوانم و آواز من به بنيآدم است. 5 اي جاهلان زيركي را بفهميد و اي احمقان عقل را درك نماييد. 6 بشنويد زيرا كه به امور عاليه تكلّم مينمايم و گشادن لبهايم استقامت است. 7 دهانم به راستي تنطّق ميكند و لبهايم شرارت را مكروه ميدارد. 8 همه سخنان دهانم بر حقّ است و در آنها هيچ چيز كج يا مُعْوَّج نيست. 9 تماميِ آنها نزد مرد فهيم واضح است و نزد يابندگان معرفت مستقيم است. 10 تأديب مرا قبول كنيد و نه نقره را، و معرفت را بيشتر از طلاي خالص. 11 زيرا كه حكمت از لعلها بهتر است، و جميع نفايس را به او برابر نتوان كرد. 12 من حكمتم و در زيركي سكونت دارم، و معرفت تدبير را يافتهام. 13 ترس خداوند ، مكروه داشتنِ بدي است. غرور و تكبّر و راه بد و دهان دروغگو را مكروه ميدارم.
14 مشورت و حكمت كامل از آنِ من است. من فهم هستم و قوت از آن من است. 15 به من پادشاهانْ سلطنت ميكنند، و داوران به عدالت فتوا ميدهند. 16 به من سروران حكمراني مينمايند و شريفان و جميع داورانِ جهان. 17 من دوست ميدارم آناني را كه مرا دوست ميدارند. و هر كه مرا به جدّ و جهد بطلبد مرا خواهد يافت. 18 دولت و جلال با من است. توانگريِ جاوداني و عدالت. 19 ثمره من از طلا و زر ناب بهتر است، و حاصل من از نقره خالص. 20 در طريق عدالت ميخرامم، در ميان راههاي انصاف، 21 تا مال حقيقي را نصيب محبان خود گردانم، و خزينههاي ايشان را مملوّ سازم.
22 خداوند مرا مبداء طريق خود داشت، قبل از اعمال خويش از ازل. 23 من از ازل برقرار بودم، از ابتدا پيش از بودن جهان. 24 هنگامي كه لجهّها نبود من مولود شدم، وقتي كه چشمههاي پر از آب وجود نداشت. 25 قبل از آنكه كوهها برپا شود، پيش از تلّها مولود گرديدم. 26 چون زمين و صحراها را هنوز نساخته بود، و نه اوّل غبار ربع مسكون را. 27 وقتي كه او آسمان را مستحكم ساخت من آنجا بودم، و هنگامي كه دايره را بر سطح لجّه قرار داد. 28 وقتي كه افلاك را بالا استوار كرد، و چشمههاي لجّه را استوار گردانيد. 29 چون به دريا حدّ قرار داد، تا آبها از فرمان او تجاوز نكنند، و زماني كه بنياد زمين را نهاد. 30 آنگاه نزد او معمار بودم، و روزبروز شادي مينمودم، و هميشه به حضور او اهتزاز ميكردم. 31 و اهتزاز من در آبادي زمين وي، و شادي من با بنيآدم ميبود.
32 پس الا´ن اي پسرانْ مرا بشنويد، و خوشابحال آناني كه طريقهاي مرا نگاه دارند. 33 تأديب را بشنويد و حكيم باشيد، و آن را ردّ منماييد. 34 خوشابحال كسي كه مرا بشنود، و هر روز نزد درهاي من ديدهباني كند، و باهوهاي دروازههاي مرا محافظت نمايد. 35 زيرا هر كه مرا يابد حيات را تحصيل كند، و رضامنديِ خداوند را حاصل نمايد. 36 و اما كسي كه مرا خطا كند، به جان خود ضرر رساند، و هر كه مرا دشمن دارد، موت را دوست دارد.
ترجمه تفسيري
نداي حكمت
آيا نداي حكمت را نميشنويد؟ 2و3 حكمت دم دروازههاي شهر و سر چهار راهها و جلو در هر خانهاي ايستاده، ميگويد: 4و5 «اي انسانهاي جاهل و نادان به نداي من گوش دهيد و زيركي و فهم كسب كنيد. 6و7 به من گوش دهيد، زيرا سخنان من گرانبهاست. من حقيقت و راستي را بيان ميكنم و از ناراستي نفرت دارم. 8 سخنان من بر حق است و كسي را گمراه نميكند. 9 حرفهاي من براي كسي كه گوش شنوا داشته باشد واضح و روشن است. 10 تعليمي كه من ميدهم از طلا و نقره گرانبهاتر است. 11 ارزش من از ياقوت بيشتر است و هيچچيز را نميتوان با من مقايسه كرد. 12 من حكمتم و از زيركي و دانايي و بصيرت برخوردار ميباشم. 13 اگر كسي خداترس باشد، از بدي نفرت خواهد داشت. من از غرور و تكبر، رفتار و گفتار نادرست متنفرم.
14و15 «من هدايت ميكنم و فهم و بصيرت ميبخشم. به نيروي من پادشاهان سلطنت ميكنند و قضات به عدل و انصاف قضاوت مينمايند. 16 تمام رهبران و بزرگان جهان به كمك من حكمراني ميكنند. 17 من كساني را كه مرا دوست دارند، دوست دارم. آناني كه در جستجوي من باشند مرا خواهند يافت. 18 ثروت و حرمت، اموال و موفقيت در اختيار من است. 19 بخششهاي من از طلاي ناب و نقره خالص بهتـر است. 20 راههاي من عدل و حق است.21 ثروت حقيقي از آن كساني است كه مرا دوست دارند، زيرا من خزانههاي ايشان را پر ميسازم.
22 «خداوند در ابتدا، قبل از آفرينش عالم هستي، مرا با خود داشت. 23 از ازل، پيش از به وجود آمدن جهان من به وجود آمدم. 24 قبل از پيدايش اقيانوسها و چشمههاي پر آب، 25 قبل از آنكه كوهها و تپهها به وجود آيند، 26 قبل از آنكه خدا زمين و صحراها و حتي خاك را بيافريند من به وجود آمدم.
27 «وقتي خدا آسمان را استوار ساخت و افق را بر سطح آبها كشيد من آنجا بود. 28 وقتي ابرها را در آسمان گسترانيد و چشمهها را از اعماق جاري نمود، 29 وقتي حدود درياها را تعيين كرد تا آبها از آن تجاوز نكنند و وقتي اساس زمين را بنياد نهاد، 30 من نزد او معمار بودم. موجب شادي هميشگي او بودم و در حضورش شادي ميكردم. 31 دنيا و انسانهايي كه او آفريده بود مايه خوشي من بودند. 32 پس اي جوانان به من گوش دهيد، زيرا همه كساني كه از دستورات من پيروي ميكنند سعادتمندند.
33 «به نصيحت من گوش كنيد؛ عاقل باشيد و نصيحت مرا رد نكنيد. 34 خوشابحال كسي كه به من گوش دهد و هر روز جلو در خانه من انتظار مرا بكشد، 35 زيرا هر كه مرا بيابد حيات را يافته و خداوند را خشنود ساخته است؛ 36 اما كسي كه مرا از دست بدهد به جانش لطمه ميزند، آناني كه از من متنفر باشند مرگ را دوست دارند.»
راهنما
بابهاي8 و 9 . حكمتكهدر قالبيكزن، همگانرا بهمهمانينفايس خود فرا ميخواند؛ با زنبدكارهايكهديگرانرا بهبيقيديدعوتميكند و ميگويد «آبهايدزديدهشدهشيريناست» (13:9 - 18) مقايسهشدهاست.