ترجمه قدیمی گویا
|
ترجمه قدیمی(کتاب پیدایش)
شرارت انسان
و واقع شد كه چون آدميان شروع كردند به زياد شدن بر روي زمين و دختران براي ايشان متولد گرديدند، 2 پسران خدا دختران آدميان را ديدند كه نيكومنظرند، و از هر كدام كه خواستند، زنان براي خويشتن ميگرفتند. 3 و خداوند گفت: «روح من در انسان دائماً داوري نخواهد كرد، زيرا كه او نيز بشر است. ليكن ايام وي صد و بيست سال خواهد بود.» 4 و در آن ايام مردان تنومند در زمين بودند. و بعد از هنگامي كه پسران خدا به دختران آدميان در آمدند و آنها براي ايشان اولاد زاييدند، ايشان جباراني بودند كه در زمان سَلَفْ، مردان نامور شدند. 5 و خداوند ديد كه شرارت انسان در زمين بسيار است، و هر تصور از خيالهاي دل وي دائماً محض شرارت است. 6 و خداوند پشيمان شد كه انسان را بر زميـن ساخته بود، و در دل خود محزون گشت. 7 و خداوند گفـت: «انسـان را كه آفريـدهام، از روي زمين محو سازم، انسان و بهايم و حشرات و پرندگان هوا را، چونكه متأسف شدم از ساختن ايشـان.» 8 اما نـوح در نظـر خداوند التفـات يافـت.
نـوح
9 اين است پيدايش نوح. نوح مردي عادل بود، و در عصر خود كامل. و نوح با خدا راه ميرفت. 10 و نوح سه پسر آورد: سام و حام و يافث. 11 و زمين نيز بنظر خدا فاسد گرديده و زمين از ظلم پرشده بود. 12 و خدا زمين را ديد كه اينك فاسد شده است، زيرا كه تمامي بشر راه خود را بر زمين فاسد كرده بودند.
13 و خدا به نوح گفت: «انتهاي تمامي بشر به حضورم رسيده است، زيرا كه زمين بسبب ايشان پر از ظلم شده است. و اينك من ايشان را با زمين هلاك خواهم ساخت. 14 پس براي خود كشتياي از چوب كوفر بساز، و حُجَرات در كشتي بنا كن و درون و بيرونش را به قير بيندا. 15 و آن را بدين تركيب بساز كه طول كشتي سيصد ذراع باشد، و عرضش پنجاه ذراع و ارتفاع آن سي ذراع. 16 و روشنياي براي كشتي بساز و آن را به ذراعي از بالا تمام كن. و درِ كشتي را در جنب آن بگذار، و طبقات تحتاني و وسطي و فوقاني بساز. 17 زيرا اينك من طوفان آب را بر زمين ميآورم تا هر جسدي را كه روح حيات در آن باشد، از زير آسمان هلاك گردانم. و هر چه بر زمين است، خواهد مرد. 18 لكن عهد خود را با تو استوار ميسازم، و به كشتي در خواهي آمد، تو و پسرانت و زوجهات و ازواج پسرانت با تو. 19 و از جميع حيوانات، از هر ذيجسدي، جفتي از همه به كشتي در خواهي آورد، تا با خويشتن زنده نگاه داري، نر و ماده باشند. 20 از پرندگان به اجناس آنها، و از بهايـم به اجنـاس آنها، و از همة حشـرات زمين به اجناس آنها، دودو از همه نزد تو آينـد تا زنـده نگاه داري. 21 و از هـر آذوقهاي كه خورده شـود، بگير و نـزد خود ذخيـره نما تا براي تو و آنها خوراك باشد.» 22 پس نوح چنين كرد و به هرچـه خـدا او را امر فرمـود، عمل نمـود.
ترجمه تفسیری
در اين زمان كه تعداد انسانها روي زمين زيادميشد، پسران خدا مجذوب دختران زيباروي انسانها شدند و هر كدام را كه پسنديدند، براي خود به زني گرفتند. 3 آنگاه خداوند فرمود: «روح من هميشه در انسان باقي نخواهد ماند، زيرا او موجودي است فاني و نفساني. پس صد و بيست سال به او فرصت ميدهم تا خود را اصلاح كند.»
4 پس از آنكه پسران خدا و دختران انسانها باهم وصلت نمودند، مرداني غولآسا از آنان به وجود آمدند. اينان دلاوران معروف دوران قديم هستنـد. 5و6 هنگامي كه خداوند ديد مردم غرق در گناهند و دايماً بسوي زشتيها و پليديها ميروند، از آفرينش انسان متأسف و محزون شد.
7 پس خداوند فرمود: «من انساني را كه آفريدهاماز روي زمين محو ميكنم. حتي حيوانات و خزندگان و پرندگان را نيز از بين ميبرم، زيرا از آفريدن آنها متأسف شدم.»
8 اما در اين ميان نوح مورد لطف خداوند قرار گرفت. 9و10 اين است سرگذشت او:
نوح سه پسر داشت به نامهاي سام، حام و يافث. او تنها مرد درستكار و خدا ترس زمان خودش بود و هميشه ميكوشيد مطابق خواست خدا زندگي كند.
11 در اين زمان، افزوني گناه و ظلم در نظر خدا به منتها درجه خود رسيده و دنيا بكلي فاسد شده بود.
12و13 وقتي خدا فساد و شرارت بشر را مشاهده كرد، به نوح فرمود: «تصميم گرفتهام تمام اين مردم را هلاك كنم، زيرا زمين را از شرارت پُر ساختهاند. من آنها را همراه زمين از بين ميبرم.
14 «اما تو، اي نوح، با چوب درخت سرو يك كشتي بساز و در آن اتاقهايي درست كن. درزها و شكافهاي كشتي را با قير بپوشان. 15 آن را طوري بساز كه طولش 300 ذراع، عرضش 50 ذراع و ارتفاع آن 30 ذراع باشد. 16 يك ذراع پايينتر از سقف، پنجرهاي براي روشنايي كشتي بساز. در داخل آن سه طبقه بنا كن و در ورودي كشتي را در پهلوي آن بگذار.
17 «بزودي من سراسر زمين را با آب خواهم پوشانيد تا هر موجود زندهاي كه در آن هست، هلاك گردد. 18 اما با تو عهد ميبندم كه تو را با همسر و پسران و عروسانت در كشتـي سلامت نگـاهدارم. 19و20 از تمام حيوانات، خزندگان و پرندگان يك جفت نر و ماده با خود به داخل كشتي ببر، تا از خطر اين طوفان در امان باشند. 21 همچنين خوراك كافي براي خود و براي تمام موجودات در كشتي ذخيره كن.» 22 نوح تمام اوامر خدا را انجام داد.
راهنما
باب 6 : 1 - 8 . شرارت در دوران پيش از طوفان
«پسران خدا» (6 : 2) : شايد فرشتگان سقوط كرده باشند كه در دوم پطرس 2:4 و يهودا آية 6 احتمالاً به آنها اشاره ميشود، يا رهبران خانوادههاي شيثي كه با اخلاف بيايمان قائن ازدواج كرده بودند. اين ازدواجهاي غير عادي هر چه كه بودند، زمين را از فساد و خشونت پر كردند.
عيسي، طوفان را واقعيتي تاريخي بشمار ميآورد و زمان بازگشت ثانوي خود را به دوران نوح تشبيه ميكرد (متي 24:7-39). وقايعي كه هم اكنون در جهان رخ ميدهند، ما را به اين فكر وا ميدارند كه ممكن است امروزه نيز آن دوران تكرار شوند.
«120 سال» (6 : 3) شايد مهلتي باشد كه پيش از طوفان به انسان داده ميشود. و يا شايد به معني كوتاه كردن طول زندگي نسبت به سنهايي است كه در باب 5 ذكر شده است.
«پيدايش نوح» . 6 : 9 تا 9 : 28
اين چهارمين سند كتاب پيدايش است. اين سند داستان طوفان را چنانكه نوح آنها را حكايت و احتمالاً ثبت كرده، و توسط سام به ابراهيم رسيده است، بازگو ميكند.
باب 6 : 9 - 18 . نوح و كشتي
كشتي حدود 150 متر طول، 25 متر عرض و 15 متر ارتفاع داشت. كشتي داراي سه عرشه بود كه به قسمتهاي مختلف تقسيم شده بودند، و پنجرهاي داشت كه در بالاي آن نصب شده بود. اين كشتي به احتمال قوي از همان اندازهاي برخوردار بوده كه كشتيهاي اقيانوس پيماي كنوني هستند. براي كساني كه در ساحل يك رودخانة عريض زندگي ميكردند، قايق سازي يكي از نخستين دستاوردهاي انسان بود. كتيبههاي خط ميخي حاكي از آن هستند كه در سپيده دم تاريخ، ساكنان بابل بر رودخانهها به رفت و آمد مشغول بودند. بر اساس روايات بابلي، خانة نوح در «فاره»، بر رودخانة فرات و در حدود 70 مايلي محل باغ عدن قرار داشت، به اين ترتيب، قاعدتاً نوح از كودكي با قايق سازي و رفت و آمد بر رودخانه آشنا بوده است.
باب 6 : 19 - 7 : 5 . حيوانات
در 6 : 19 - 21 و 7 : 2 توضيح داده شده كه 7 جفت از حيوانات پاك و تنها يك جفت از هر يك از حيوانات ديگر ميبايست در كشتي مستقر ميشد. برخي چنين حساب كردهاند كه در كشتي 7000 نوع حيوان جا ميگرفتند.