برکت زنده ای از کلام زنده خدا

دو روز مانده به اینکه وارد سال جدید شویم همانطور که مسیح پیش از طلوع آفتاب به حضور پدر می رفت و دعا میکرد بیدار شدم و شروع به دعا و پرستش خدا کردم.

 

بر طبق قرائت روزانه ام باید از اول تواریخ باب 29 می خواندم در آیه اول این باب داود پادشاه به تمامی جماعت چنین می گوید :

((پسرم سلیمان که خدا او را به تنهایی برای خود برگزیده جوان و لطیف است واین مهم عظیمی است زیرا که هیکل به جهت انسان نیست بلکه برای یهوه خدا است.))

از این آیه خدا استفاده کرد و این سوال را از من کرد که:

آیا تو احترامی را که به انسان می گذاری به من هم با همان احترام انسانی احترام می گذاری؟

این سوال ساعتها من را به فکر فرو برد و هرچه تفکر کردم به نتیجه ای نرسیدم در آخر از خدا خواستم که خودش برای من باز کند که چطور باید به او احترام بگذارم چون متوجه شدم که نباید آن احترامی را که به انسان می گذاریم با احترام با خدا یکسان باشد چون کلام او می گوید که او انسان نیست که به اراده خود کلامش را تغییر دهد و یا زیر قولش بزند بلکه خدای ما خدای راستیها می باشد و بر جمیع خدایان متعال وعظیم و مهیب است.

پس با هدایت روح خدا و برحسب قرائت روزانه ام شروع کردم به خواندن عهد جدید و قرائتم از یوحنا باب 12 بود و از روح القدس خواستم تا کلام پدر را بر من مکشوف کند که پدر شایسته چه احترامی می باشد.

در یوحنا باب 12 به آیه پر معنایی برخوردم که سالها برایم جالب بوده و می دانستم که باید معنای عمیقی داشته باشد این آیه پر معنا در آیه 3 باب 12 یوحنا بود که می گوید:

((آنگاه مریم رطلی از عطر سنبل خالص گرانبها گرفته پایهای عیسی را تدهین کرد و پایهای او را از مویهای خود خشکانید چنانکه خانه از بوی عطر پر شد))

روح خدا با کلماتی که در این آیه بود من را متوجه موضوع کرد و آن کلمات اینها بودند:

1_ خالص 2_ گرانبها

باید بگویم زمانی که داشتم این آیات را می خواندم از چند روز قبلش معده درد همیشگی ام شروع شده بود و بسیار من را در این روزهای کریسمس و تحویل سال نو کلافه کرده بود وقتی شروع کردم به تفکر در رابطه با این کلمات، خدا باز سوالی را از من پرسید و آن این بود که چه چیزی برایت گرانبهاست؟

گفتم خداوندا جانم از همه چیز گرانبها تر است گفت پس آن را خالصانه به من تقدیم کن گفتم، یعنی چطور من که خودم را به تو تقدیم و تسلیم کرده ام. گفت به آیه برگرد و باز آنرا بخوان و تفکر کن وقتی به کتاب برگشتم و از اول باب 12 مجدد شروع به خواندن کردم به اولین موردی که در آیه 2 این باب بود برخوردم دیدم که مرتا در حال خدمت و پذیرایی بود و ایلعازر هم در مجلس نشسته بود اما مریم آمد و زیر پایهای مسیح نشست. اگر دقت کنیم نه مرتا کار اشتباهی می کرد و نه ایلعازر اما میبینیم که بر طبق کلام خدا در لوقا باب 10 آیه 42 مسیح به مرتا که در حال پذیرایی و خدمت بود می گوید تو را یک چیز لازم است و مریم آن نصیب خوب را اختیار کرده است که از او گرفته نخواهد شد.
خدا با قلبم صحبت کرد که نوبر وقتهای خود را زیر پای من بریز و به اینطور من را احترام خواهی کرد و با مابقی وقت خود که باز هم من آن را به تو می دهم با هوشیاری و مراقبت برخورد کن.

عزیزان ما امروز با وقت و زمانی که خدا به ما داده چطور برخورد می کنیم؟ آیا وقت خود را با فیلم یا سریال نگاه کردن یا سرگرم کامپیوتر بودن و یا اخبار شنیدن و یا نگهداری بچه و حتی خدمت کردن و یا مهمانی رفتن و با دوست و آشنا وقت گذاشتن می گذرانیم مثل مرتا که در حال خدمت و پذیرایی از ایمانداران بود؟
اما مسیح همانطور که به مرتا گفت امروز به من و شما می گوید که نوبر وقت خود را یعنی بهترین زمان را با نشستن در زیر پایهای او سپری کنیم. بیایید برحسب قانون خدا با وقتها خود برخورد کنیم نه آنطور که دلمان می خواهد.

دومین موردی که فکرم را متوجه خود کرد در همان باب اما آیه 3 بود که مریم رطلی از عطر خالص و گرانبها را گرفته و برپایهای عیسی ریخت در این مورد همیشه شنیده بودم که این عطر می توانست با قیمت بالایی به فروش رود و برای هدفهای مختلفی به کار آید چرا که می بینیم حتی در آیات بعدی به این مورد اشاره می شود که مریم می توانست عطررا بفروشد و پول آن را به فقرا بدهد و یا حتی می توانست آن را بفروشد و برای مصرف مایحتاج روزانه خودش و خانواده از آن پول استفاده کند اما مریم برعکس دید شاگردان و بر عکس دید من و شما آن را بر پایهای عیسی ریخت. 
در این قسمت باز خدا در قلبم گذاشت که نوبر اموال خودت را به زیر پایهای من بریزو به اینطور من را احترام خواهی کرد وبا مابقی آن هم آنطور که خودت می خواهی رفتار نکن. عزیزان ما امروز با پول یا ثروت و یا اموالی که خدا در اختیار ما قرار داده چطور برخورد می کنیم آیا آنطور که دلمان می خواهد از آن استفاده می کنیم یا مانند مریم آن را صرف مسیح و خدای خود می کنیم؟ 
شاید فکر کنیم که به فقرا کمک کردن کار نیکویی است اما می بینیم که مسیح در آن لحظه فکر دیگری داشت و گفت فقرا همیشه با شما هستند اما من همه وقت با شما نیستم. 
بیایید بر حسب قانون خدا با اموال خود برخورد کنیم و با این کار خدا را محترم بشماریم.

و در رابطه با سومین قسمت از این آیه متوجه این موضوع شدم که مریم پایهای عیسی را با مویهای خود خشکانید از خدا سوال کردم که خداوندا چرا مریم با مویهای خود و نه با پیراهن خود ویا با دستمالی پایهای تو را خشک کرد؟ 
خدا جواب داد که مریم جان خودش را به من تقدیم کرد و با این کار وجودش را بر پایهای من ریخت و به اینطور من را احترام کرد. 
عزیزان ما امروز با بدنهایی که خدا به ما داده یعنی با قوت خود و سلامتی خود و استعداد خود چطور رفتار می کنیم؟ آیا باز آنطور که دلمان می خواهد و بر حسب قانون خود رفتار می کنیم؟ شاید قدرت و سلامتی خود را صرف افراد و یا مواردی می کنیم که در اراده خدا نیستند باز مثال مرتا را می گویم که سلامتی و قدرت خود را صرف پذیرایی کرده بود اما مسیح از او خواست که زیر پایهای او بنشیند و به حرفهای او گوش دهد و شاید قدرت و سلامتی و استعدادهایی را که خدا به ماداده در جاهایی به کار می گیریم که اراده خدا نمی باشد امروز از خدا سوال کنیم که خدایا اراده تو برای این بدن چیست و کجا باید باشم؟

خدا به من نشان داد که هرگاه به تمام این موارد عمل کنیم می توانیم عطر خوش بوی مسیح باشیم و به این طور او را احترام و محبت خواهیم کرد .

مسیح در باب 15 یوحنا به شاگردان خود گفت: ((هرگاه کلام من را نگاه دارید در محبت من خواهید ماند.))

عزیزان روح خدا با خواندن همین یک آیه چشمان من را به تمام این موارد باز کرد تا جواب سوالی را که خدای من در آغاز نشستنم در دعا از من پرسید را درک کنم و بفهمم که احترام و محبتی را که خدا بر اساس کلامش از من می خواهد چیست و متوجه شدم که بارها فکرمی کردم که به خدای خود احترام می گذارم اما در اشتباه بودم چون خدا را با قانون خود محترم می شماردم .

توبه کردم و از خدا خواستم که با روحش به من فیض و قوت عطا کند تا مانند مریم هر آنچه را که دارم (زمان و مال و استعداد و عطایا و سلامتی و جان و خانواده) را بر پایهای عیسی بریزم و بر حسب قانون خودم خدا را محبت و احترام نکنم بلکه بر طبق قانون کلام زنده او. بعد از این دعا بود که حتی معده من شفا پیدا کرد و خود مسیح با کلامش من را شفا داد. اعتراف می کنم که کلام مسیح نه تنها روح را شفا می دهد بلکه کلام او جسم را نیز شفا می دهد و برای من اتفاق افتاده که حتی کلام مسیح روابط ها را نیز شفا می دهد. هللویاه

پس عزیزان بیایید در این سال جدید خود را از غرور خالی کرده و در حضور خدا فروتن شده و برحسب قانون او عمل کرده زندگی نمائیم و به اینطور او را احترام و محبت کنیم. او شایسته احترام و محبتی بالاتر از احترام و محبت انسانی می باشد.

خدا را برای کلام زنده و برنده او که شیرینتر از عسل میباشد شکر می کنم که چقدر زیبا ومقتدرانه با قلبهای ما صحبت می کند و روح و روان و جسم ما را حیات و تازگی می بخشد و وجود ما را طراوت و شادابی عطا می کند.

امروز از شما عزیزانی که هنوزنیکویی و رحمت خدا را در قلب و زندگی خود نچشیدید دعوت می کنم که بیایید و قلب خود را به این خدای زنده و واحد و حقیقی بسپارید و خودتان بچشید و ببینید که خداوند نیکوست و رحمت او تا به ابد پایدار می باشد. مر او را تا به ابد جلال باد آمین.

  • مطالعه 2359 مرتبه

مطالب مرتبط

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45
  • 46
  • 47
  • 48
  • 49
  • 50
  • 51
  • 52
  • 53
  • 54
  • 55
  • 56
  • 57
  • 58
  • 59
  • 60
  • 61
  • 62
  • 63
  • 64
  • 65
  • 66
  • 67
  • 68
  • 69
  • 70
  • 71
  • 72
  • 73
  • 74
  • 75
  • 76
  • 77
  • 78
  • 79
  • 80
  • 81
  • 82
  • 83
  • 84
  • 85
  • 86
  • 87
  • 88
  • 89
  • 90
  • 91
  • 92
  • 93
  • 94
  • 95
  • 96
  • 97
  • 98
  • 99
  • 100
  • 101
  • 102
  • 103
  • 104
  • 105
  • 106
  • 107
  • 108
  • 109
  • 110
  • 111
  • 112
  • 113
  • 114
  • 115
  • 116
  • 117
  • 118
  • 119
  • 120
  • 121
  • 122
  • 123
  • 124
  • 125
  • 126
  • 127
  • 128
  • 129
  • 130
  • 131