یک خفاش معمولی که یک پرندۀ شب است، اگرچه یک موجود چابک در هواست، اما هرگز از روی یک زمین مسطح نمی تواند پرواز کند. اگر آنرا روی یک زمین مسطح قرار دهید، تنها کاری که می کند بکند این است که با سختی خودش روی زمین بکشاند تا با ناامیدی خود را به یک ارتفاعی برساند تا بتواند از آنجا بپرد. بعد از آنکه پرید، مثل برق در هوا پرواز خواهد کرد.
اگر یک زنبور در یک بطری بیافتد، در آنجا خواهد ماند تا بمیرد؛ مگر آنکه آنرا از آنجا بیرون بیاورید. مستمراً در جستجوی راهی از کنار و پائین بطری است و اصلاً به فکر فرار از بالا نیست. جایی بدنبال راه می گردد که اصلاً وجود ندارد؛ تا اینکه نهایتاً کاملاً خود را هلاک کند.
افراد زیادی، از بسیاری از جهات، شبیه باز، خفاش و زنبور هستند. آنها مدام درحال مبارزه با مشکلات و ناامیدی ها خود هستند، بدون توجه به این واقعیت که جواب، درست آنجاست، بالای سر آنها.
مترجم: آرش