بدهکار طلبکار

یکی از مهمترین روشهای آموزشی که مسیح در خدمت پر جلال خویش در امر تعلیم و تربیت شاگردان در پیش گرفت استفاده از داستانها و مثلها بود.

مسیح خداوند حقایق عمیق زندگی الهی را و نکاتی که در رابطه با رستگاری آدمیان بود را در قالب داستانهای ساده و قابل لمس برای شاگردان و شنوندگانش بیان می کرد و همین امر باعث شده است که وقتی اناجیل را مطالعه می کنیم با اقیانوسی از مفاهیم ناب همیشه قابل ارجاع مواجه می شویم که دائما عطر و معنایی تازه را به یاری روح مکشوف گر خدا یعنی روح القدس و مطالعه دقیق و تحقیق به ما عطا می کنند. یکی از این مثلهای عمیق مسیح که می توان از آن مفاهیمی بسیار بنیادی را آموخت مثلی است که تحت عنوان بنده و یا خادم بی رحم در انجیل متی باب ۱۸ آیات ۲۳ تا ۳۴ وجود دارد.

 

این مثل زمانی توسط مسیح ایراد گردید که پطرس حواری از مسیح خداوند درباره آمرزش دیگران و بخشش سوال کرد. در این مثل اهمیت بخشیدن دیگران به شکلی بسیار اعجاب انگیزی و متحیر کننده بیان شده است. مسیح در این مثل بخشیده شدن و آمرزش گناهان را در گرو بخشیدن دیگرانی که به ما بدی کرده اند بیان داشته است.


در آیه ۲۴ شخصی بدهکار( استعاره ای از گنهکار بودن) ده هزار قنطار بدهکاری به پادشاه داشت. از آنجاییکه هر قنطار معادل دستمزد پانزده سال یک کارگر بود این رقم رقمی غیر قابل پرداخت برای این بدهکار به پادشاهی بود که می خواست این شخص حساب خود را به او بپردازد و می بینیم زمانی که نه تنها او بلکه زن و فرزند و دارایی اش را باید به اسیری می فروختند تا بدهکاری او به پادشاه ادا شود خادم نزد پای ارباب به زانو در افتاد( آیه ۲۶) و با التماس از او درخواست مهلت کرد تا قرض خود را ادا کند( دقت نماییم که فقط مهلت خواست). باید توجه داشت که این بنده و خادم از او حتی طلب بخشایش این بدهکاری را نکرد بلکه طلب مهلت تا شاید بتواند قرض خود را ادا کند اما شگفت انگیز رحم وبخشایش این ارباب است که در آیه ۲۷ بیان شده است:" پس دل ارباب به حال او سوخت و قرض او را بخشید و آزادش کرد(آیه ۲۷)". اما درست زمانی که باید این خادم بدهکار به عمق این رحمت پی ببرد، آن را درک نکرد. او که دمی پیش می بایست به حق، خود و زن و فرزندانش به خاطر بدهکاری به یغما میرفتند و فروخته می شدند توسط این ارباب دلرحم که از درخواست این خادم نیز پیشی گرفته بود و تمام طلب خویش را بخشید به جای این که به او مهلت دهد کاملا بخشیده شده اما در عوض این خادم سخت دل هنوز گویی به بدهکاری خویش می اندیشید و بخشش پادشاه را اصلا نفهمیده بود زیرا که فورا وقتی از آنجا بیرون می رفت (آیه ۲۸) همکاری را دید که تنها صد دینار به او بدهکار بود یعنی در واقع دستمزد یک روز کارگر که در مقایسه با قرضی که این خادم (ده هزار قنطار) به پادشاه داشت یعنی پانصد هزار برابر، رقمی ناچیز به شمار میرفت . به عبارت دیگر اگر به مقیاسهای فرهنگ ایرانی زمان بخواهیم مقایسه ای ساده برقرار کنیم ۱۰۰ تومان ناقابل در برابر ۵۰ میلیون تومان بدهکاری به پادشاه قرار می گیرد. اما می بینیم که این خادم سخت دل و بیرحم در این آیه ۲۸ چگونه گلوی همکار خویش را برای این صد تومان می فشارد و حتی به التماس او که از وی نه بخشش بدهکاری بلکه مهلت می خواست برای پرداخت این صد تومان (یک دینار) توجهی نکرد و این همکار مقروض را برای چنین مبلغ ناچیزی به زندان انداخت تا قرض خویش را ادا کند(آیه ۳۰) در حالیکه دمی پیش خود ۵۰ میلیون تومان به پادشاه بدهکاری داشت.

اما قصه به اینجا ختم نمی شود و زمانی که ماجرا به گوش پادشاه دل رحم و بخشاینده میرسد او را احضار کرده و چنین می گوید:"ای خادم شرور مگر من محض خواهش تو تمام قرضت را نبخشیدم؟ آیا نمی بایست تو نیز بر همکار خود رحم می کردی، همانگونه که من بر تو رحم کردم؟"(آیه ۳۲-۳۳). در نهایت این خادم سخت دل به زندان افکنده می شود تا شکنجه شود و تا همه قرضی را که در ابتدا بخشیده شده بود را باز بپردازد و نکته متحیر کننده این مثل در این است که در آیه ۳۵ مسیح خداوند نیز عملکرد خدا با ما را به این مثل و رویکرد خدا تشبیه می کند و می فرماید:" به همین گونه نیز پدر آسمانی من نیز با هر یک از شما رفتار خواهد کرد، اگر شما نیز برادر خود را از دل نبخشید."


قصه دردناک این خادم سخت دل آیا گاهی شباهت به ما ندارد زمانی که دشمنان و بدتر از آن دوستان و حتی بسی درد آور تر عزیزان و حتی اعضای خانواده خود را نمی بخشیم و یا در لزوم بخشیدن آنها تردید داریم؟ شاید مشکل این خادم در این بود که در حالیکه در وهله اول پادشاه بدهکاری او را کاملا بخشیده بود او هنوز در فکر مهلتی بود که در ابتدا از پادشاه برای پرداخت بدهی خویش طلب کرده بود و برای همین نیز گلوی همکار بدهکار خویش را برای پرداخت بدهی چنان فشرد. شاید این خادم سخت دل هنوز متوجه فیض بلاعوض و بخشایش پادشاهی نشده بود که سخاوتمندانه به کلی از طلب خویش که بسیار و غیر قابل پرداخت بود گذشت و کاملا او را عفو کرد در حالیکه این خادم تنها مهلت خواسته بود. گاهی ما نیز به دنبال طلب های کوچک خود از دیگران هستیم زیرا که به تمام و کمال این حقیقت را که خدا در مسیح ما را بخشیده است را درک نکرده ایم. شاید ما هنوز به دنبال مهلت هستیم که قرض خود را به خدا کاملا بپردازیم در حالیکه چنین کاری غیر ممکن و عبث است زیرا ما هرگز قادر نیستیم که قرضهای بی نهایت خود( ده هزار قنطار به عنوان مثل در این داستان) را به خدا بپردازیم. از این رو با همین دیدگاه و نگرش قاصر از درک بخشیده شدن به دیگران نگاه می کنیم و به دنبال طلب های خود هستیم. بهتر است که بدهی خود به خدا را از دیگران طلب نکنیم زیرا که بدهی های ما در صلیب مسیح توسط خدایی فیاض و رحیم، محض ایمان به او و کار عظیمش در جلجتا بخشیده شده است حال ما باید بر تکیه و با استفاده از برکت حیات تازه و بخشیده شدن، دیگران را نیز ببخشیم تا خدا نیز در نهایت در روز جزا ما را در زمره بخشیده شدگان خویش قرار دهد.


معمولا نزدیک ترین کسان به ما عمیق ترین زخمها را به ما وارد می کنند کسانی چون پدر و مادر، زن و شوهر، برادر و یا خواهر. اما حقیقت این است که ما گاهی در بخشش دشمنان راحت تر عمل می کنیم تا بخشش عزیزان زیرا عنصر احساس و توقع گاهی این زخمها را عمیق تر از آنچه که هستند به ما می نمایانند و به حق هم شاید چنین باشد و به همین دلیل بخشش عزیزان از دشمنان گاهی سخت تر است. پس بهتر است که در این صورت با تمرکز و آگاهی و به یاد آوردن مداوم بخشش شفا بخش خدا که خدا تمامی قرضهای ما و بدهکاری ها و شرارت های آشکار و خصوصا پنهان ما را در مسیح بخشید، خود را از این زخمها آزاد سازیم. به یاد آوری بخشش خدا حقیقتا شفا بخش است و قادر است تا هر درد پنهان و آشکار را شفا بخشد. کافیست در آن زندگی کنیم و به یاد آوریم. در درجه دوم شاید به یاد آوردن این حقیقت که چقدر دشمنان و خصوصا دوستان ونزدیکان ما به این بخشایش احتیاج دارند ما را کمک کند تا آنها را ببخشیم تا هم آنها از زیر دین ما آزاد شوند و هم از همه مهمتر خود آزاد شویم تا مجبور نباشیم گلوی آنها را بفشاریم و برای پرداخت قرضهایشان آنها را به زندان افکنیم زیرا که در آنصورت این ما هستیم که نهایتا توسط پادشاه، داور عادل به زندان افکنده خواهیم شد برای آن قرض غیر قابل جبرانی که به او بدهکاریم. ما در مسیح بخشیده شده ایم پس مانند بخشیده شدگان دیگران را نیز باید ببخشیم هر چند که سخت و در ظاهر غیر قابل اجرا باشد. دعا کنیم تا خدا ما را یاری نماید تا به جای آنکه بخواهیم بدهی های خود به خدا را که بخشیده شده است را از دیگران طلب کنیم، بدهی های دیگران به خود را ببخشیم تا خود نیز آمرزیده شویم.


خداوند ما بیا

برگرفته از وبلاگ پسر خدا

  • مطالعه 2934 مرتبه

مطالب مرتبط

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45
  • 46
  • 47
  • 48
  • 49
  • 50
  • 51
  • 52
  • 53
  • 54
  • 55
  • 56
  • 57
  • 58
  • 59
  • 60
  • 61
  • 62
  • 63
  • 64
  • 65
  • 66
  • 67
  • 68
  • 69
  • 70
  • 71
  • 72
  • 73
  • 74
  • 75
  • 76
  • 77
  • 78
  • 79
  • 80
  • 81
  • 82
  • 83
  • 84
  • 85
  • 86
  • 87
  • 88
  • 89
  • 90
  • 91
  • 92
  • 93
  • 94
  • 95
  • 96
  • 97
  • 98
  • 99
  • 100
  • 101
  • 102
  • 103
  • 104
  • 105
  • 106
  • 107
  • 108
  • 109
  • 110
  • 111
  • 112
  • 113
  • 114
  • 115
  • 116
  • 117
  • 118
  • 119
  • 120
  • 121
  • 122
  • 123
  • 124
  • 125
  • 126
  • 127
  • 128
  • 129
  • 130
  • 131