پارسا، مانند درخت خرماست!

در مزمور92 : 12 می‌خوانیم: « عادل ( پارسا ) مانند درخت خرما خواهد شکفت . . .» پرسش اینجاست که پارسا کیست و چرا به درخت خرما همانند شده است؟ بدون شک شباهتهایی بین درخت خرما و پارسا هست که در ادامه به آنها خواهم پرداخت.

 

در جهان بیش از 250 گونه درختِ نخل هست که هر کدام به گونه‌های متفاوت‌تر بخش می‌شود که روی هم رفته 3000 گونه از آنها را پدید می‌آورد. بلندی درختان نخل بین 1 تا 30 متر است. ولی آنچه در این نوشته می‌خوانید درباره درختِ خرمایی است که کتابمقدس سخن از آن به میان می‌آورد و در سرزمین فلسطین می‌روید و میوه‌ای شیرین دارد.

خرما میوه‌ای است بسیار قدیمی که 42 بار در کتابمقدس نام برده شده است. خرما از میوه‌های قندی است که دارای آب، پروتیین، فسفر، مس، چربی، املاح کانی مانند منیزیم، منگنز، کلسیم، سدیم، سولفور و پتاسیم است که ویتامین‌های آ، ب، سی و ایی نیز دارد. 1 گرم خرما دارای 36 میلی گرم آهن است. کالری آن از عسل بیشتر است و هر100 گرم خرما 142 واحد کالری دارد. 
فوایدی که خرما برای تندرستی انسان دارد بی‌شمار است. می‌گویند که خوردن یک خرما در روز برای داشتن رژیمِ خوراکیِ مناسب و ترازمند لازم است. خرما به مبارزه با یبوست، نارسایی‌های روده‌ای، افزودن وزن، ناراحتی‌های قلبی، ناتوانی جنسی، اسهال و سرطان شکم کمک می‌کند.
تمام بخش‌های درخت خرما، برگها، میوه و حتی هسته آن کاربرد دارد. یک زبانزد تازی می‌گوید که خواصِ درخت خرما به اندازه روزهای سال است. از برگهای آن فرشِ حصیری، سبد، کلاه، جارو، بادبزن و طناب می‌سازند. از هسته خرما آرد و گونه‌ای نان می‌پزند. گاهی هسته آن را بو می‌دهند و در حکمِ قهوه می‌جوشانند. یا اینکه هسته را در آب نرم می‌کنند و به شترها می‌دهند تا بخورند. تازی‌ها باور دارند که درختِ خرما انرژی خورشید را در خودش ذخیره می‌کند و این انرژی با خوردنِ خرما وارد بدن آدمی می‌شود. فضانوردان و سربازان نیز خرما را به کار می‌برند. کارشناسانِ خوراک می‌گویند که یک لیوان شیر همراه با یک خرما نیاز خوراکی یک روز آدمی را برآورده می‌سازد.
خرما دارای خواصِ دارویی است و دردرمان سرماخوردگی، گلو درد، تب، ناراحتی‌های کبدی کاربرد دارد. خرما برای مبارزه با مسمومیتِ الکل مفید است و از فراموشی هم جلوگیری می‌کند. 
خرما کاربردهای صنعتی نیز دارد. از روغن موجود در هسته صابون درست می‌کنند. در برخی کشورها از روغن هسته خرما، مارگارین و خوراک دام می‌سازند و در دامپروری ‌استفاده می‌نمایند.


در مزمور92 : 12 می‌خوانیم: « عادل ( پارسا ) مانند درخت خرما خواهد شکفت . . .» پرسش اینجاست که پارسا کیست و چرا به درخت خرما همانند شده است؟ بدون شک شباهتهایی بین درخت خرما و پارسا هست که در ادامه به آنها خواهم پرداخت. ولی ابتدا بگذارید شفاف سازم که پارسا کیست. 
کتابمقدس، پارسا یا عادل را کسی می‌داند که به مرگ عیسای مسیح بر روی صلیب باور دارد. زیرا مرگ عیسای مسیح نمایانگر خشم و غضب ایزدی نسبت به گناه و پارسایی یا عدالتِ اوست که گناه را بی‌سزا نمی‌گذارد. مسیح جانبازانه تاوان گناهان بشر را بر روی صلیب پرداخت کرد. از آنجا که مسیح پسر خدا به مفهوم واژه است و نقشه رهایی بشر از گناه را خدا پیش از بنای جهان کشیده است، بنابراین مرگ عیسای مسیح بر روی صلیب نمایانگر مهر یا محبت خدا نسبت به انسانِ گناهکار نیز هست. خدا پسرش را بر روی صلیب برای انسانهای گناهکاری فدا کرد که هیچ‌گونه شایستگی و لیاقت ندارند. به همین چرایی، کارِ خدا بر روی صلیب، فیض به چِم بخششِ جبران ناپذیر، نام گرفت. 
پس آنانی که می‌باورند عیسی مسیح با مرگ خود بر روی صلیب تاوان گناهان آنها را پرداخت کرده و دیگر در برابر خدا پاسخگوی گناهانِ گذشته‌شان نخواهند شد، بخشش جبران ناپذیر خدا شامل حالشان می‌شود و پارسا یا عادل شمرده می‌گردند. و این پارسایی بر بُن مایه و شالوده پارسایی عیسای مسیح است. او پارساست و پیروان خود را نیز پارسا می‌گرداند. آیا پارساییِ خدا، شامل حال شما نیز شده است؟
شباهت‌های فراوان بین درخت خرما و کسِ پارسا هست که برخی از آنها را برایتان برمی‌شمارم:

درخت خرما خم می‌شود ولی نمی‌شکند
به دیده می‌آید که درخت کاج یا صنوبر در برابر بادهای سخت و توفان مقاوم‌تر باشد. ولی زمانی که بادِ شدید می‌وزد تنها درختی که نمی‌شکند درخت نخل است. توفانهای زندگی گاهی بر ما فشار وارد می‌آورند، ما را خم می‌کنند، به زانو درمی‌آورند، ولی هرگز توانا به درهم شکستن ما نیستند. می‌دانید چرا؟ پاسخ را در نامه نخست یوحنا4 : 4 می‌یابیم: « زیرا او که در شماست، بزرگتر است از آنکه در جهان است.»
روح عیسای مسیح که همان روح‌القدس باشد در قلب پارسایان ساکن است. آن روح به ما توان می‌بخشد تا میدانِ مبارزه با توفانهای زندگی را خالی نکنیم و تا رسیدن به پیروزی کامل ایستادگی نماییم. سیلِ رخدادهای بیرون از انتظار، گرمای طاقت فرسای درد و رنج، گردبادِ بیماری، نیازمندی، بی‌کاری، دردسرهای خانوادگی، خبرهای ناگوار و غیره می‌آید و می‌رود. آنچه همچنان پا برجاست نخلِ سر به آسمان کشیده است که به ما پارسایان گوشزد می‌کند هرگز زیر بار فشار خُرد نخواهیم شد اگر در مسیح بمانیم و مسیح در ما بماند!

درخت خرما طنابهای دور و بر خود را پاره می‌کند
اگر دور هر درختی طناب بپیچید، با گذشت زمان، در حالی که درخت رشد می‌کند، آن طناب در پوست درخت فرو می‌رود و رفته رفته درخت طناب را در خودش جا می‌دهد. ولی درخت خرما این ویژگی را دارد که طنابهای دور و بر خود را به مرور زمان پاره می‌کند، زیرا هیچ بند و اسارتی را نمی‌تواند بپذیرد. 
پارسا نیز اینگونه است و خود را از هر اسارتی آزاد می‌نماید؛ زیرا او قوت هر چیز را دارد در مسیح که او را تقویت می‌بخشد (فیلپیان4 : 13). بسیار زشت و ناپسندیده است که اگر خویشتن را در مسیح پارسا می‌شماریم، ولی در بندِ سیگار و مشروب و هرزه نگاری و خوش‌گذرانی باشیم! شوربختانه مسیحیانی که در اسارت همین شغالهای کوچک (غزل غزلها2: 15) و مگس‌های مُرده (جامعه10: 1) هستند هنوز به جایگاه و توانی که در مسیح دارند آگاه نشده‌اند. شما توانا به آزاد ساختن خودتان از قید هر بندی هستید، زیرا سرشت شما در مسیح چنین است. او به شما پیروزی بیش از اندازه داده است، زیرا شما را محبت می‌نماید (رومیان 8 : 37). اکنون زمانِ رهایی است. از جای خود بلند شو و اسارتهای دور و بر خودت را در نام عیسی مسیح پاره کن!

درخت خرما تنها درختی است که در صحرا زنده می‌مانَد و میوه شیرین می‌دهد
شاید گیاهان بسیاری بتوانند در صحرا زنده بمانند، ولی درخت خرما هم زنده می‌ماند و هم میوه شیرین و سودمند می‌دهد. برای بارور شدن ریشه‌های خود را در عمق زمین فرو می‌برد و برای این کار نزدیک به پنج سال وقت صرف می‌کند. پارسایان نیز براثر خواندنِ روزانه کتابمقدس، نیایش و گذشتِ زمان در عمقهای خدا ریشه می‌دوانند و از نهر خوشی‌های حضور او، شیر و شهد روحانی می‌نوشند. مسیحیانی که در زندگی به دنبال چیزهای سطحی و کم عمق هستند هرگز بازدهی بایسته را در کلیسا نخواهند داشت. مور مور شدن موهای بدن، افتادن بر روی زمین، از خود بی‌خود شدنِ نمایشی، داد و فریاد راه انداختن، حرکت دادنِ دست و پا یا رقص‌های من درآوردی برای به حالت خَلسه فرو رفتن و قرتی ‌بازیهایی که می‌خواهیم رنگ و بوی مسیحی به آنها بدهیم، هیچ‌کدام زندگی روحانی ما را بارور نمی‌کند.
درختانی که سرشت درختِ خرما را ندارند در نخلستانِ خداوند که همان کلیسا باشد بسیارند. آنها با یک بادِ انتقاد سازنده، زود از کوره به در می‌روند و بد و بیراه به این و آن می‌گویند. ولی خرما سرشتان، دهن بین نیستند و روز به روز در عمقهای خدا ریشه می‌دوانند تا در زمانِ شایسته میوه نیکوی خود را بدهند و دیگران از خوردن آن خشنود گردند. تمام تلاشِ آنها این است که در زندگی به دنبال خشنودی خداوند باشند، نه سخنانِ این و آن!
بازدهی و باروری درخت خرما سه جنبه دارد: نخست اینکه خودِ درخت میوه شیرین خود را می‌دهد و این کار را از 5 سالگی آغاز می‌کند. هر چه بیشتر از عمر درخت می‌گذرد، خرماهای شیرین‌تر و بیشتر به بار می‌آورد. درختِ 13 ساله 10 برابر درختِ 8 ساله خرما می‌دهد و گاهی وزن خرماها به بیش از 80 کیلو گرم می‌رسد. به همین چرایی است که سراینده مزمور 92 که پارسا را به درخت خرما همانند کرده در آیه 14 می‌افزاید: « در وقتِ پیری نیز میوه خواهند آورد و تر و تازه و سبز خواهند بود.» 
در خدمتِ خدا و پارسا بودن، بازنشستگی جایگاهی ندارد. زنده‌یاد برادر سِت یقنظر یکی از همین پارسایانی بود که تا دم آخر که نزد معبودش عیسای مسیح رفت، از دادن میوهای شیرین و خوشمزه باز نه‌ایستاد. کشیش لئون هایراپطیان در زمان نگارش این نوشته، هنوز که هنوز است از میوه دادن باز نه‌ایستاده است. و چه بسیارند برادران و خواهران و کشیشان و خادمانِ پیش کِسوتی که هر چند پیر و مسن‌اند، ولی همچنان تر و تازه و سبز هستند، زیرا سرشت‌شان مانند درختِ خرما است و در خانه خداوند غرس شده‌اند.


جنبه دوم باروریِ درخت خرما این است که پس از گذشت چند سال، زیاد شدن از گونه خودش را آغاز می‌کند. دور و برِ درختِ 6 تا 16 ساله پاجوش‌های بیشماری می‌رویَد که می‌توان آنها را به جاهای دیگر انتقال داد تا هرکدام برای خود درختانِ تنومندی در نخلستان بشوند و میوه دهی خود را آغاز کنند. افزون بر این پاجوشها، هسته خرما نیز درختِ خرما پدید می‌آورد.

چند سال است که شما در نخلستانِ خداوند کاشته شده‌اید؟ تا کنون چند پاجوش از خودتان به نخلستانِ خداوند افزوده‌اید؟ آیا به اندازه‌ای در خداوند رشد کرده‌اید که هسته بارآور داشته باشید و به شمار اعضای کلیسایتان بیافزایید؟ چند تن تا کنون از راه شما پارسا شده‌اند؟ البته همان‌گونه که اشاره شد وقت لازم است تا درختِ خرما به سنِ بازدهی برسد. ولی شوربختانه بسیاری از ما که سالهای سال در کلیسا هستیم و از سن بازدهی هم گذشته‌ایم یا با سرافکندگی پاسخی نداریم به پرسشهای بالا بدهیم یا اینکه انتظار داریم تنها شبانِ کلیسا و رهبران این بازدهی را داشته باشند. خیالتان آسوده باشد، آنها بازدهی خودشان را خواهند داد و اگر کوتاهی کرده باشند سزای آن را خواهند دید، ولی این مسأله از مسؤولیتِ من و شما در نخلستانِ ایزدی کم نمی‌کند.


جنبه سوم باروری درخت خرما این است که برای سایر درختان و گیاهان نیز مفید است. در جاهای گرمسیر و جنوب کشور عزیزمان ایران، فاصله درختانِ خرما از یکدیگر به گونه‌ای است که در پناه سایه آنها مرکبات و انار می‌کارند. خودم در نخلستانهای آبادان و خرمشهر دیدم که هم‌میهنان عرب زبان زیر سایه برگهای درخت خرما، سبزیکاری هم می‌کردند تا تابش آفتاب در گرمای ناهار به سبزیها آسیب نرسانَد. بنابراین، درخت خرما نه تنها میوه شیرین می‌دهد بلکه برای رشد و نمو درختانِ دیگر نیز سودمند است.
پارسا نیز همین ویژگی‌ها را دارد. او نه تنها میوه شیرین روح‌القدس را در زندگی خود دارد بلکه موجب رستگاری و پارسایی دیگران نیز می‌شود. وانگهی او برای سایر مردم چه مسیحی و چه غیر مسیحی سودمند است و آنها در زیر سایه حضور و سخنان آرامش‌بخش او تسلیِ خاطر می‌یابند.

درخت خرما برای رشد و باروری نیاز به گرما، باد و سایر درختان خرما دارد
کمترین دما برای رویش و گُل دهی درخت خرما 5/17 درجه سانتی‌گراد است؛ و در دمای بالاتر می‌تواند میوه‌های بهتر بدهد و تا 122 درجه سانتی‌گراد مقاومت کند. درخت خرما دو جنس دارد: نر و ماده. درخت نر باید بر درخت ماده گردافشانی کند، وگرنه خرمای شیرین به بار نخواهد آمد. باد، برای گردافشانیِ طبیعی لازم است.
گرما و بادِ روح‌القدس در زندگی پارسا او را بارور می‌گرداند و این در صورتی است که باورمند به عیسای مسیح تنها نباشد و با سایر خواهران و برادران خود در مشارکتِ دایم زندگی کند. شوربختانه، هم‌اکنون بسیاری از مسیحیانِ از ما بهترون را مشاهده می‌کنیم که خود را از دیگران کنار می‌کشند و نمی‌خواهند با دیگر باورمندان مشارکتِ بهینه داشته باشند. آنها هر چند که خودشان پُر از ایراد هستند، به دیگران ایراد می‌گیرند؛ غافل از اینکه ایرادِ خودشان را در دیگران می‌بینند. آنها دیگران را پَست می‌انگارند و گمان می‌برند خودشان بر دیگران رجحان و برتری دارند. ریشخند و پوزخند به دیگران کار همیشگی آنهاست و همین مسأله موجب می‌شود که زمانِ کوتاهی از دوستی‌شان با مردم نگذشته که بر سر هیچ و پوچ قهر می‌کنند و گوشه انزوا را پیشه خود می‌سازند. شگفتا، آیا همه بد شدند و شما تنها یکه تاز میدان باقی ماندید؟
زمان، زمان آن است که در پی آشتی و مهرورزی با سایر باورمندان باشیم، زیرا اگر بخواهیم میوه شیرین بیاوریم به هستی یکدیگر در کلیسا نیاز داریم. ما یکدیگر را داریم و گاهی لازم است که برای در امان ماندن از سرمای کُشنده جهان و دشمنان بیرونی، مانند جوجه تیغی به هم بچسبیم ولو اینکه بر اثر این به هم چسبیدن زخمی هم بشَویم. زخمی شدن بهتر است از تنها ماندن و میوه نیاوردن! هرگز فراموش نکنید که درخت خرما به تنهایی بی‌بار است و اگر هم خرما بدهد یا تلخ است، یا نارس و بد مزه!

درخت خرما همیشه سبز است و تنه آن از برگهایش پدید می‌آید
درختان دیگر این ویژگی را ندارند، بدین چِم که یا همیشه سبز نیستند یا اگر مانند کاج و سرو همیشه سبز هستند ولی برگها نمی‌توانند تنه درخت را پدید آورند. همین مسأله که برگها تنه درخت را پدید می‌آورند موجب شده که درخت خرما بین 100 تا 150 سال عمر بکند، آن هم نه در جنگلهای خوش آب و هوا بلکه در بیابانهای بی‌آب و علف. به همین ترتیب پارسایان نیز همیشه سبز هستند و زندگی فرخنده جاودانی دارند.
برگهای سبز درخت خرما رو به بالا رشد می‌کنند و انرژی لازم را برای رشد و باروری از بالا می‌گیرند. به همین ترتیب لازم است که ما نیز همیشه رو به بالا باشیم و در آنچه بالا است تفکر کنیم. وقتی فکر ما در بالا باشد می‌توانیم انرژی بایسته را به زندگی‌مان منتقل کنیم. در کولسیان3 : 2 می‌خوانیم: « در آنچه بالا است تفکر کنید نه در آنچه بر زمین است.»
برگ درختِ خرما در شکل گرفتن زندگی و باروری آن نقشِ بنیادین دارد. زندگی درخت از یک برگ آغاز می‌شود که از زیر زمین بیرون می‌آید و به مرور زمان برگها تنه درخت را می‌سازند. همان‌گونه که تنه درخت از انرژی و قدرتی درست می‌شود که از بالاست، پیکرِ زندگی روحانی ما نیز از قدرت و قوتی آراسته می‌گردد که از بالاست. آنچه زمینی و انسانی است نمی‌تواند به ما انرژی بایسته‌ای را برساند که سرچشمه آسمانی و ایزدی دارد. به همین چرایی بود که عیسی مسیح به شاگردانش فرمان داد تا منتظر بمانند و به قوت از بالا آراسته گردند و پس از اینکه به قوت از بالا آراسته شدند بروند و باروری و بازدهی را آغاز نمایند ( لوقا 24: 49 ). ولی شوربختانه آنچه امروز مشاهده می‌کنیم با سخنان عیسای مسیح همخوانی یا هماهنگی ندارد و از زمین تا آسمان با آن متفاوت است.


هر که نواختنِ سازی بلد شده، هرکه بازی با واژگان را یاد گرفته، هر که توانسته دو سه تن را دور خود گِرد بیاورد، هرکه از چاپلوسیِ این و آن هندوانه‌های بزرگ زیر بغل گرفته و هرکه خود را کسی پنداشته آمده و برای ما کشیش و کشیشه شده است! آنچه هیچ یک از ما نباید فراموش کنیم این است که خدمت را به ما می‌دهند یا واگذار می‌کنند. ولی اگر ما با تقلای جسم، بگو مگو با این و آن و خالی کردن زیر پای سایر کشیشان برای خودمان کشیش یا خادم شده‌ایم لازم است که هر چه زودتر از این بیراه به راه برگردیم و دست از تکه تکه کردن کلیسای خداوند برداریم.
شاید برخی از کسانی که در این بیراهه کشیش‌گری و شِبه کلیسا سازی گام برمی‌دارند از خواندن این نوشته آزرده خاطر یا جریحه‌دار گردند. سخنِ خدا به آنان می‌گوید: « جراحات دوست، وفادار است؛ اما بوسه‌های دشمن افراط است » ( امثال 27 : 6 ). دیدم کسانی را که در این بیراهه بودند و پس از گذشت زمان، مانند کفی که به ساحل دریا رانده می‌شود از سوی هواداران خود پس زده شده‌اند و دیگر اثری از آنها در نخلستانِ ایزدی باقی نمانده است. اینها همان کسانی بودند که زمانی برای ما و دیگران رَجَز خوانی می‌کردند و بادی به غَبغَب می‌انداختند!

درخت خرما را نمی‌توان پیوند زد
نکته پایانی اینکه درختانِ میوه بسیاری هستند که قابل پیوند می‌باشند، ولی درخت خرما غیر قابل پیوند است. پیوند، موجب مرگ درختِ خرما می‌گردد. پی‌آمدِ پیوندِ پارسا با جهان، نابودیِ اوست. جهان همچنان باقی است، ولی آنچه از بین می‌رود پارسا یا عادل است. کتابمقدس مسیحیانی را که دوست جهان هستند، صاف و پوست کنده زناکار می‌نامد (یعقوب 4 : 4). سخنِ خدا از ما می‌خواهد که پارسا مَنِشیِ خود را پاس بداریم و از جهان دوری کنیم.


بیایید مانند درختِ خرما شکوفا باشیم و میوه‌های شیرین خود را به دیگران بدهیم تا آنها همان قوتی را بیابند که ما از خداوند یافته‌ایم.

  • مطالعه 2798 مرتبه

مطالب مرتبط

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45
  • 46
  • 47
  • 48
  • 49
  • 50
  • 51
  • 52
  • 53
  • 54
  • 55
  • 56
  • 57
  • 58
  • 59
  • 60
  • 61
  • 62
  • 63
  • 64
  • 65
  • 66
  • 67
  • 68
  • 69
  • 70
  • 71
  • 72
  • 73
  • 74
  • 75
  • 76
  • 77
  • 78
  • 79
  • 80
  • 81
  • 82
  • 83
  • 84
  • 85
  • 86
  • 87
  • 88
  • 89
  • 90
  • 91
  • 92
  • 93
  • 94
  • 95
  • 96
  • 97
  • 98
  • 99
  • 100
  • 101
  • 102
  • 103
  • 104
  • 105
  • 106
  • 107
  • 108
  • 109
  • 110
  • 111
  • 112
  • 113
  • 114
  • 115
  • 116
  • 117
  • 118
  • 119
  • 120
  • 121
  • 122
  • 123
  • 124
  • 125
  • 126
  • 127
  • 128
  • 129
  • 130
  • 131