1. EASTER
  2. EASTERN ORTHODOXY
  3. EBIONISTS
  4. ECCLESIASTICAL HIERARCHY
  5. ECCLESIOLOGY
  6. ECSTASY
  7. ECONOMIC TRINITY
  8. ECONOMY OF SALVATION
  9. ECUMENISM MOVEMENT
  10. EDIFICATION
  11. EISEGESIS
  12. ELDER
  13. ELECTION
  14. ELOHIM
  15. EMANATION
  16. EMPERICISM
  17. EPIPHANY
  18. EPISCOPACY
  19. ESCATHOLOGY
  20. ESSENCE
  21. ESSENES
  22. ETERNITY
  23. ETHICS
  24. EUCHARIST
  25. EVANGELICALISM
  26. EVANGELIZATION
  27. EVIDENTIALISM
  28. EXCOMMUNICATION
  29. EXEGESIS
  30. EXISTENCE
  31. EXISTENTIAL
  32. EXORCISM
  33. EXPIATION
  34. EXTREME UNCTION

1. EASTER

عيد قيام، جشن سالروز رستاخيز مسيح 

2. EASTERN ORTHODOXY

كليساي ارتدكس شرق، يكي از سه شاخه اصلي مسيحيت

3. EBIONISTS

ابيوني ها، گروهي از مسيحيان يهودي نژاد در قرون اول مسيحيت كه زندگي مبتني بر ساده زيستي و رياضت را پيشه كرده بودند و از قوانين اخلاقي سختگيرانه پيروي مي كردند.

4. ECCLESIASTICAL HIERARCHY

سلسله مراتب كليسايي

5. ECCLESIOLOGY

كليسا شناسي، ماهيت كليسا و عملكرد آن، شاخه اي از الهيات كه به بررسي ماهيت و عملكردهاي كليسا مي پردازد.

6. ECSTASY

خلسه، جذبه، وجد

7. ECONOMIC TRINITY

تثليث كاركردي، مفهومي كه به تجليات و عملكرد سه شخصيت تثليث در ارتباط با جهان خلقت مي پردازد (مقايسه شود با تثليث ذاتي)

8. ECONOMY OF SALVATION

ترتيب نجات، انتظام نجات، مراحل مختلف نجات كه شامل توبه، تولد تازه، عادل شمردگي، تقديس و جلال يافتن مي شود.

9. ECUMENISM MOVEMENT

جنبش اتحاد كليساها، جنبشي در عصر جديد كه در پي متحد ساختن شاخه ها و فرقه هاي مختلف مسيحيت است.

10. EDIFICATION

بناي روحاني، رشد روحاني

11. EISEGESIS

معنا افزايي، افزودن معنايي به متن و يا تلاش براي تحميل مفاهيمي به آن كه در متن اصلي وجود ندارد.

12. ELDER

شيخ، پير 

13. ELECTION

انتخاب، برگزيدگي، گزينش، عمل خدا در جدا كردن عده اي براي اينكه قوم او باشند و او با ايشان عهد ببندد تا نجات او را تجربه كنند.

14. ELOHIM

خدا، يكي از واژه‎هايي كه در كتب عهد عتيق براي اشاره به خدا به كار رفته است.

15. EMANATION

فيضان، ديدگاهي فلسفي كه معتقد است جهان تداوم هستي الهي و جاري شدن غناي وجودي اوست.

16. EMPERICISM

تجربه گرايي، ديدگاهي فلسفي كه منبع تمام دانش و معرفت بشري را تجربه دروني انسان (تعقل و احساسات) و تجربه بيروني انسان (حواس پنجگانه) مي داند و وجود هر منبع ديگري را براي شناخت رد مي كند.

17. EPIPHANY

تجلي الهي، تجلي جلال خدا

18. EPISCOPACY

نظام اسقفي، يكي از اشكال اداره كليسا كه در آن اسقفان نقش اصلي را در اداره و نظارت كليسا بر عهده دارند. كليساي كاتوليك، كليساي ارتدكس شرق نمونه هايي از كليساهايي هستند كه با نظام اسقفي اداره مي شوند.

19. ESCHATOLOGY

آخرت شناسي، معاد شناسي، بررسي وقايع مربوط به زمانهاي آخر كه شامل بازگشت مسيح، داوري بر مردگان، به بند كشيده شدن شيطان و به كمال رسيدن خلقت خدا مي شود.

20. ESSENCE

ذات، جوهر

21. ESSENES

اسنها، گروهي از يهوديان كه خود را از جامعه عصر خود جدا نموده وقف دعا و تعمق و اجراي دقيق احكام شريعت كرده بودند. اين گروه در اطراف درياي مرده مي زيستند و تحت سرپرستي كاهني بودند كه او را استاد حقيقت مي خواندند.

22. ETERNITY

ابديت، ازليت، قلمرويي كه در آن زمان نه آغاز و نه پاياني دارد.

23. ETHICS

علم اخلاق، اخلاقيات، شاخه اي از فلسفه و الهيات كه در آن به معيارهاي عمل درست و نادرست و چگونگي رفتار اخلاقي پرداخته مي شود.

24. EUCHARIST

آيين عشاي رباني، آيين شكرگزاري، واژه اي كه در كليساي كاتوليك در مورد آيين عشاي رباني به كار مي رود.

25. EVANGELICALISM

نهضت انجيلي، نهضت مسيحيت محافظه كار، نگرشي الهياتي كه بر مرجعيت و خطا ناپذيري كتاب مقدس تأكيد كرده و نجات را تجربه اي شخصي با عيسي مسيح مي داند كه در نتيجه پذيرش مرگ كفاره اي او بر صليب حاصل مي شود.

26. EVANGELIZATION

تبشير، بشارت دادن

27. EVIDENTIALISM

برهان گرايي، نگرشي كه سعي مي كند با تكيه بر دلايل و برهانهاي تاريخي و عقلي، عقلانيت ايمان مسيحي را نشان دهد و اشخاص را براي ايمان آوردن به مسيح آماده سازد.

28. EXCOMMUNICATION

اخراج از كليسا، طرد شدن از جامعه مسيحي

29. EXEGESIS

تأويل، علم تأويل و درك متن، در علم تفسير فرايند تلاش براي درك معناي اصلي متن كتاب مقدس آنگونه كه مورد نظر نويسندگان اصلي بوده، تأويل خوانده مي شود.

30. EXISTENCE

هستي، وجود

31. EXISTENTIAL

وجودي، وابسته به وجود

32. EXORCISM

اخراج ارواح

33. EXPIATION

كفاره دادن، جبران، استغفار

34. EXTREME UNCTION

تدهين نهايي