خداوارگي
1. در الهيات ارتدكس شرق شريك شدن انسان در طبيعت الهي (دوم پطرس 2:1-4 )
2. در مذاهب پيش از مسيحيت رساندن يك انسان به مقام الوهيت و خدايي
خداباوري عقلاني، ديدگاهي كه معتقد است خدا جهان را آفريد اما پس از آفرينش، جهان بر اساس قوانين طبيعي به هستي خود ادامه مي دهد و خدا دخالتي در امور آن ندارد.
ديو، روح شرير
اسطوره زدايي، ديدگاهي تفسيري كه معتقد است براي قابل پذيرش ساختن كلام خدا براي انسان معاصر بايد برخي ديدگاههاي كتاب مقدس را در مورد جهان و پديده ها كه تحت تاثير تفكر عصر نويسندگانش بوده، از آن زدود. رودلف بولتمان واضع اين نظريه محسوب مي شود.
فرقه، فرقه كليسايي
كتب قانون ثاني، نامي است كه به كتب آپوكريفا يا آثاري كه در دوران بين العهدين نوشته شدند، اطلاق مي شود.
دو بن باوري، دركي از طبيعت انسان كه وجود انسان را شامل دو بخش مي داند كه عبارتند از: روان يا روح و بدن. (مقايسه شود با سه بن باوري).
دوران گرايي، ديدگاهي الهياتي كه معتقد است خدا در طول تاريخ در دورانهاي مختلف به شكل هاي مختلف عمل كرده است و هر دوران عمل الهي و ويژگي هاي خاص خودش را دارد.
دوستيسم، بدعتي در قرون اوليه كه پيروان آن معتقد بودند عيسي كاملاً الوهيت داشت اما كاملاً انسان نبود و ظاهراً به نظر مي رسيد كه انسان است.
آموزه، عصاره و جوهر تعليم كتاب مقدس در مورد يك موضوع.
اصل جزمي، اصل ايماني
اصول اعتقادي، اصول جزمي، تعاليم رسمي پذيرفته شده از سوي كليسا.
حمد و ثنا