بسیاری از متفکرین دنیامدار عهد باستان، امید را فضلیت قلمداد نمیکردند بلکه آن را صرفاً توهمی ناپایدار میدانستند که به زندگی نیروی مثبت کاذب زودگذری میبخشید. پولس رسول چنین مردمانی را بیامید مینامد (افسسیان ۲:۱۲ و اول تسالونیکیان ۴:۱۳) زیرا که آنان خدا را از زندگی خود خارج کرده بودند.
این واژه در بردارندۀ تسلط بر واکنشهای عاطفی است. برای مثال، یوسف در رویارویی با برادرانش احساسات خود را کنترل نمود (پیدایش ۴۳:۳۱). یکی از گروههای یهودیتبار بهنام اِسنها، حتی از ازدواج نیز پرهیز میکردند. در قرن اول، خویشتنداری، بهعنوان طریقی برای پاک زیستن از لحاظ جنسی قلمداد میشد.
شرح کوتاهی از کتاب
کتاب استر روایت حفاظت خدا از قوم اسرائیل در امپراطوری پارس است. این کتاب به یهودیانی میپردازد که در تبعید زندگی میکردند و به اورشلیم و سرزمین اجدادی خود بازنگشتند. غالب داستان این کتاب در ظرف یک سال از پادشاهی خشایارشاه رخ میدهد. در این کتاب با چهار شخصیت اصلی روبرو میشویم. ۱) خشایارشاه پادشاهی پارس ۲) هامان که بالاترین مقام را در دربار دارد و گویی از خود پادشاه متکبرتر است و بهعلت نفرت قصد قتل یهودیان را دارد. ۳) مُردخای که توطئۀ قتل پادشاه را برملا میکند و از احترام به هامان سر باز میزند. حضور او در کنار استر به شکست نقشه هامان میانجامد. ۴) استر قهرمان داستان که نخست بهعنوان ملکه و سپس بهعنوان خادم قوم اسرائیل را از هلاکت نجات میبخشد.
واژۀ پرستش بهمعنای ابراز تشکر و قدرشناسی قلبی است. در عهدعتیق پرستش در قالب "حمد و ثنا"، "عرض حال"، "تقدیم قربانی"، "نذر کردن" (نه بهمعنای معامله با خدا بلکه ابرازِ عملی تشکر) و "کلاً تقدیم خود"، بیان میشد. عهدعتیق بهکرات بر لزوم پرستشی تأکید میورزید که در آن برگزاری مراسم و آیین جایگزین حالت وجودی شخصی نگردد. اگر فرد صادقانه با تمام قلب خود در حضور خدا حاضر نمیشد، پرستش او مقبول نبود (مزمور ۴۰:۶-۸؛ عاموس ۵:۲۱-۲۴). در واقع پرستش، پاسخ انسان به عملکرد سرشار از فیض و رحمت خداست.
ریشهیابی واژه یوبیل دشوار است. ظاهراً این کلمه در اصل از ریشۀ عبریِ "یوبِل" بهمعنی قوچ مشتق شده است، زیرا از شاخ قوچ در سال یوبیل بهعنوان شیپور برای فراخوانی قوم خدا استفاده میشد. سال یوبیل پس از هفت دورۀ هفت ساله (سالهای شبات)، در سال پنجاهم اعلام میشد. این سال بهطور جامع در کتاب لاویان باب ۲۵ توضیح داده شده است.
روز رستاخیز عیسی مسیح از مردگان یکی از مهمترین اعیاد مسیحیان است. روز یکشنبه برای اولین بار از سوی شورای نیقیه در سال ۳۲۵ میلادی رسماً بهعنوان روز قیام مسیح معرفی شد و بدین ترتیب مسیحیان روز یکشنبه را جایگزین روز شنبه یا "شبات" کردند که مطابق شریعت یهود، روز استراحت مذهبی یهودیان بود.
واژۀ احیا در عهدجدید و عهدعتیق به دو معنای مختلف اما مرتبط به هم بکار رفته است. این واژه در عهدجدید، یک بار بهصورت اسم و سه بار بهصورت فعل بکار رفته و در هر چهار مورد به احیای نهایی خلقت اشاره دارد (برای نمونه نگاه کنید به اعمال رسولان ۳:۲۱). اما مفهوم احیا در واقع به نبوتهای انبیای عهدعتیق برمیگردد،
اعیاد مختلف اسرائیل برای این قوم سمبل عمل خدا بود. جشنهای سالیانه قوم اسرائیل نمادی بود از اینکه خدا با آنهاست و در کنار آنها زیست میکند. اسرائیل در این جشنها هم برکات و مواهب الهی را میستود و هم عمل خدا در طول تاریخ را بهیاد میآورد. مهمترین این اعیاد عبارت بودند از: عید فصح، عید خیمهها و عید هفتهها. هر یک از این سه عید دارای داستان و فلسفه جداگانهای است. در این شماره به بررسی عید هفتهها میپردازیم که به "عید جمعآوری محصول" یا "پنطیکاست" نیز معروف است.
داستان واقعی:
خانمي با لباس کتان راه راه وشوهرش با کت وشلوار دست دوز و کهنه در شهر بوستن از قطار پايين آمدند و بدون هيچ قرار قبلي راهي دفتر رييس دانشگاه هاروارد شدند.