چاپ کردن صفحه

کورش خادم یهوه، شهریار روشنایی

روز ۲۹ اکتبر(هشتم آبانماه) روز بزرگداشت کورش کبیر، پدر بزرگوار ملت ایران بود.

ایرانیانی که شیفته ایران و فرهنگ و پیشینه پر افتخار بزرگان و سرداران و شهریاران آزاد منش و خداپرست آنند. فرصتی دست داد تا ما نیز به این بهانه ی بجا، یادی از این سردار روشنایی، مسح شده یهوه( اشعیا باب ۴۵) و شبان قوم خدا( اشعیا باب ۴۴) نماییم و بعنوان ایرانیان مسیحی و وطندوست بر وجود چنین اسطوره های پر افتخار و فروتنی در برابر حق ببالیم ..

 

هرچند که این شهریار روشنایی، خادم یهوه در مملکت خود و در میان دولتمردانی که می بایست مرام ‏آزادگی و راستی، حقیقت جویی و خدا ترسی او را چراغ درایت خود سازند هیچ ارج و قربی ندارد و هرچند که طعم تلخ شوکران سالهای تازی پرستی در کام ملت آزاده ایران قلبوبمان را ‏آزرده است اما دلهای میلیونها ایرانی در سراسر ایران از هر دین و مرام و نژاد در حس عجیب افتخار و سرافرازی عهد کهن ایران زمین تپید. ایرانیانی که شیفته ایران و فرهنگ و پیشینه پر افتخار بزرگان و سرداران و شهریاران آزاد منش و خداپرست آنند. فرصتی دست داد تا ما نیز به این بهانه ی بجا، یادی از این سردار روشنایی، مسح شده یهوه( اشعیا باب ۴۵) و شبان قوم خدا( اشعیا باب ۴۴) نماییم و بعنوان ایرانیان مسیحی و وطندوست بر وجود چنین اسطوره های پر افتخار و فروتنی در برابر حق ببالیم و طریق آنان را در اطاعت از کلام یگانه خدا، کتاب مقدس پیروی کنیم.

معمولا در تاریخ عمومی سرزمینها و خصوصا تواریخ دینی(کتب مذهبی)، سیاستمداران و قدرت پیشگان بعنوان منفورترین چهره های هر سرزمین و بعنوان زورمندان خدا ناشناس و سرکشانی مصور می گردند که همواره در برابر خدا، احکام برابری و آزادی بشر، شان والای انسانی ، عدالت ونیز در برابر قوم حق طلب پرهیزگار ایستاده و مقاومت کرده اند. نمونه چنین شخصیتهایی در کتاب مقدس به فراوانی موجود است. چه در عهد عتیق شخصیت فرعون را در برابر موسی و در برابر قوم خدا بعنوان نماد بی خدایی، ظلم وبرده گرداندن قوم یهوه می بینیم( کتاب خروج ) نه تنها پادشاهان و امرای سرزمینهای کنعانی و همسایگان و قومهای بت پرست اسراییل( اموریان، موآبیان، فرزیان، یبوسیان و... موجود در کتاب یوشع) را بلکه حتی پادشاهان فاسد اسراییل و یهودا که دلشان از یهوه برگشته و در پی شرارت پدران بت پرست خود به بت پرستی و ظلم و فرهنگ فاسد کنعانی روی ‏آوردند را چنین می بینیم. داستان این پادشاهان را در کتب اول سموییل، دوم سموییل، اول و دوم تواریخ و اول و دوم پادشاهان به جزئیات می خوانیم. پادشاهانی که هرچند از تبار قوم خدایند و میبایست پاسبان احکام تورات و یگانه پرستی اسراییل باشند خود دشمنان انبیا و کلام خدایند . از این رو در تاریخ اسراییل انبیای قدرتمندی را داریم که در برابر این پادشاهان ایستادند و بیداری دینی و قومی را موعظه و ترویج کردند( همچون ایلیای نبی در برابر اخاب پادشاه فاسد اسراییل). به جز داود، پادشاه عادل اسراییل و نبی خداوند و یوشیا و تا حدی حزقیا پادشاه، همواره پادشاهان اسراییل نیز در پرتو نور منفی در عهد عتیق دیده می شوند و از این روست که خدا برای تنبیه قوم خود و پادشاهان و حکمرانان فاسد اسراییل آنان را به اسارت قومها و پادشاهانی فاسد تر همچون شلمناصر آشوری در سال ۷۲۱ قبل از میلاد( دوم پادشاهان ۱۷:‏۱-‏۶‏) و پادشاهی جنوبی اسراییل را نیز به اسارت نبوکد نصر بابلی در سال ۵۸۷ قبل از میلاد(دوم پادشاهان ۲۵:۱-‏۹‏) سپرد.

جالب این جاست که فرمانروایان حاکم بر اسراییل زمان مسیح نیز شریرانی بودند که جز دست بردن به جنایت و قتل و نیز سرسپردگی به دولتهای بت پرست و ظالم رومی ، خداترسی را ساز و کار خویش نساختند (هیرودیس پادشاه که خود در پی کشتن مسیح نوزاد، اطفال بیت لحم و نواحی اطراف را به قتل رسانید در متی باب ۲ ) و نیز هیرودیس تیترارخ که یحیی تعمید دهنده را به قتل رسانید(متی ۱۴ و مرقس ۶ و لوقا ۹) و در نهایت حکم مصلوب شدن مسیحای جهان را نیز این فرمانروایان زورمند رومی صادر کردند( پیلاطس فرماندار یهودیه). اما در این میانه پر آشوب تاریخ اسراییل و یهودا و قومهای بت پرست ظالم همسایه و پادشاهان شرارت پیشه ناگهان به کورش شاهنشاه ایران زمین می رسیم. شخصیتی که با آنکه از تیره وتبار یهود( قوم خدا) نبود بلکه سرداری پارسی( مادی)آریایی بود چنان در کتاب مقدس ستوده می شود و چنان القابی توسط انبیا و کلام زنده خدا بر او اعطا می شود که خدا حتی کمتر در رابطه با برگزیدگان و انبیا و پادشاهان قوم خود بکار برده است. در اشعیا نبی او مسیح خداوند( اشعیا ۴۵:‏۱) و نیز شبان خداوند( اشعیا ۴۴:‏۲۸‏ )لقب گرفته است. کورش کبیر در ۱۹ آیه کلام خدا در کتب عزرا، دوم تواریخ ، دانیال، اشعیا به صراحت نام برده شده است به غیر از آنکه اشارت غیر مستقیم دیگری نیز در رابطه با این پادشاه دادپرور پارس وجود دارد. دلیل این همه توجه و لطف و ستایش کلام خدا از کورش چیست؟

کورش نه تنها در متون دینی یهودی - مسیحی دارای نقشی و نامی نیکوست بلکه در متون تاریخی به قلم دشمنان یونانی اش نیز (نوشته ها و کتب تاریخی نویسندگان یونانی چون هرودیتوس) پادشاهی دادگر و مصلح است. در همه این اسناد تاریخی از او به عنوان کورش کبیر و پادشاهی که مخالف برده داری و مدافع ضعفا و حامی ادیان بوده و مطابق با استنداردهای دنیای مدرن از پیشگامان دموکراسی و حقوق بشر می باشد، نام برده و توصیف گردیده است . منشور و فرمان کورش که بر استوانه ای گلی در موزه بریتانیا نگاهداری می شود بعنوان اولین لوح و منشور حقوق بشر طلایدار تفکر مدرن بشریت و حقوق برابر انسانی و رعایت آزادی مذهب در سرسرای سازمان ملل متحد می درخشد و نام ایران و ایرانی را مفتخر می سازد اما براستی چرا کلام خدا که فرای تعریف و تمجیدهای بشری است او را چنین می ستاید؟

اگر کلام خدا را مطالعه کنیم و به بخشها و کتبی که اشاره شد نظر افکنیم می بینیم که کورش مسح شده خداوند و شبان قوم اسراییل کسی بود که خدا او را برگزید و قلب او را برانگیخت( دوم تواریخ ۳۶:‏۲۲‏) تا قوم اسراییل را از اسارت ۷۰ ساله بابلیان به سرزمین مقدس ایشان اسراییل برگرداند. نه تنها کورش تمامی ظروف طلا و نقره ای که پادشاه شرور بابلی، نبوکد نصر از خانه خدا به یغما برده بود و در بتکده های بابلی نهاده بود به اورشلیم و خانه خدا بازگرداند (عزرا ۵:‏۱۴‏) بلکه فرمان بازسازی معبد اورشلیم که توسط بابلیان ویران شده بود را صادر کرد. کورش خود این تصمیم عظیم را فرمانی از جانب خدای اسراییل بر خویش تلقی مینمود(دوم تواریخ۳۶:‏۲۳‏ و عزرا ۱: ۲‏). همانطوریکه اشاره شد او نه تنها یهودیان را بازگردانید و دستور ساختن معبد را داد و ظروف خانه مقدس خدا را که تاراج شده بود به هیکل بازگردانید بلکه مخارج ساختن معبد اسراییل را نیز از ثروت دربار ایران پرداخت کرد و هزینه ساخت هیکل را متقبل شد( به این ‏آیات رجوع شود.عزرا۳:‏۷ و ۶:‏۴ -‏‏۵‏). این گونه است سنت و یادگار کورش شاهنشاه ایران زمین و خادم یهوه و به این دلایل ‏آشکار است که کتاب مقدس او را بیش از هر پادشاه دیگری همپایه انبیا و مردان بزرگ می ستاید و نام نیکش تا به امروز بر زبانها جاری است.

از این روست که ما ایرانیان و خصوصا ایرانیان مسیحی به داشتن چنین پدری می بالیم و یادروزش را گرامی می داریم هرچند آنانی که باید او رابستایند بر او وقعی نمی نهند و آرامگاهش را در مسیر باد و باران عامدا به دست تخریب وا میگذارند وحتی نامش را بر زبان نمی آورند. روانش شاد و خاطره اش هماره در ذهن تاریخ جاویدان باد.

  • مطالعه 1924 مرتبه

Twitter

Facebook

Google+