چاپ کردن صفحه

حاشیه ای بر کتاب اعمال رسولان

رسالۀ اعمال رسولان که بدرستی آنرا دنبالۀ انجیل لوقا می دانند، شرحی است بر چگونگی گسترش مسیحیت و تشکیل کلیسا ها و ماموریت رسولان در 35 سال اول پس از عروج مسیح. بعبارتی این نوشته ریزش روح القدوس بر حاملان مژدۀ ملکوت و رساندندگان پیام انجیل پس از سفر آسمانی خداونداست! از آنجائیکه قدرت روح در رویکرد رسولان بخوبی آشکار است، پس جا دارد تا این اثر را " اعمال روح القدُس " بنامیم. یعنی این روح است که در گماردن رسولان و فرستادن آنها به ماموریت دخالت مستقیم دارد!

 

در واقع کاربرد عبارت "اعمال رسولان" در اواخر قرن اول، وعنفوان، قرن دوم میلادی معمول شد! البته قبل از این سالها همان اولین عنوان یعنی، "اعمال روح" بکار می رفت! استفادۀ از عنوان مذکور ( اعمال روح ) از آنجا ناشی می شد که این کتاب بازگو کنندۀ عمل، شماراندکی از رسولان است. در باب اول تا آخر 12 قهرمان اصلی این کتاب پطرس"کیفا" است و از باب 13 کار ها بدست پولس رسول می افتد که تا آخر باب 28 ادامه پیدا می کند! در برخی آیه ها و بنا به ضرورتی ویژه، عدۀ بیشتری از رسولان دور هم جمع می شوند تا برای مشکل خاصی راه حلی پیدا کنند. و در این همایشها، ممکن است بسبب اختلاف آرا، با هم رو در رو شوند!


این کتاب تصویر واضحی از کارهای پولس رسول را منعکس می کند و در ضمن چهرۀ پطرس را در اتخاذ برخی تصمیم ها و انجام پاره ای مأموریت ها بروشنی، بازتاب می دهد. اما وزن اصلی کارها، برای بنیاد کلیسا بر دوش پولس رسول است! وقتی اشتیاق ناب شخصیت ها ی فداکار را برای اشاعۀ برکت و رونق اتحاد در کلیسا های نو بنیاد آن روز بخاطر می آوریم از سوئی برای بعضی عملکرد های امروزی خود متاسف می شویم و از طرفی انگیزه می گیریم که :" فیض روح القدُس ما را باز مدد فرماید " به همت خادمین صدیق ، دلسوز و البته، با کفایت دوباره کلیسا ها توانائی رشد و بروز بالندگی خواهند یافت ....آمین!


در بارۀ نویسندۀ کتاب: با وجود برخی ابهامات، خصوص نویسنده، اکثر پژوهشگران مسیحی که کارشناسان الهیات هستند به اتفاق همرای اند که نویسندۀ این اثر همان لوقا است که یکی از انجیل ها ی چهار گانه بنام اوست! در نامه ایکه لوقا به دوست خود تئوفیلوس می نویسد از انتشار کتاب دوم خود خبر می دهد!(اعمال رسولان 1 : 1 - 3). و از این نظر شکی باقی نمی گذارد که نویسندۀ اعمال رسولان کسی جز خود او نیست !
برخی از نویسندگان مانند پولس رسول، مُهر و نشان خود را در متن نوشته های خویش بصراحت تسجیل کرده اند، اما لوقا با کنشی فروتن از این کار سر باز می زند! برای او مهمتر این است که موضوع اصلی کتابها عیسای مسیح باشد! در انجیل عهد جدید شرح دقیقی از وضعیت لوقا نداریم اما شواهد از این می گویند که او شناسنامۀ یهودی ندارد! واز دایرۀ یاران ختنۀ شدۀ پولس بنیامینی بیرون است! اما پولس در بخش هائی از رسالات خود از او نام می برد از جمله کولسیان 4 آیات 13 و 14 ودوم تیموتائوس 4 : 11 و فلیمون آیۀ 24 !


با این توصیف می توان نتیجه گرفت که او از زهدان بی ایمانی و محیطی آتئیسم (الحادی -- بی خدائی ) زاده و پرورش یافته است! همچنین از کتاب اعمال رسولان پیداست که رابطۀ نزدیک و صمیمانه ای با پولس رسول دارد ( اعمال رسولان 16: 10-17 و 20 :5 -21 : 18 و 27 :1 - 28 و 28 : 16).! در اولین بازداشت پولس که به زندانی شدن او می انجامد یعنی بهنگامیکه همراهان، او را ترک کرده و هر یک بسوئی گریخته اند، لوقای پزشک، پایدار در کنارش می ماند و وفادارانه به او خدمت می کند. ( دوم تیموتائوس 4 : 11 )! 
اشارۀ کوتاه پولس به یاوری لوقا در پویه های سخت آزمایش، بیانگر شخصیت استوار اوست! شواهد نشان می دهند که در انطاکیۀ سوریه پا به عرصۀ وجود گذاشته و بر پایۀ انجیل لوقا که بقلم خود او نگارش یافته، از زمرۀ دوازه حواری عیسای خداوند نیست ( لوقا 1 :2 )! اما به گمان نزدیک بدرستی پس از سفر آسمانی عیسای مسیح و رویداد پنطیکاست این پزشک فداکار، به دایرۀ باورمندان و برگزیدگان مسح شده می پیوندد، ودر کوران پیگردها و پدیدار شدن فضای ناامن در اورشلیم و سپس سامره، همراه رسولان، سفر پر خطر خود را آغاز می کند و با گریختن از مناطق قرمز به اطراف و اکناف گیتی روانه می شود، تا مژدۀ رستگاری ابنای بشر را به گوش عالم خفته و جهان گمشده ( امت های غیر یهودی ) برساند!


سمت وسوی نوشته ها یونانی ماب و مخاطبان لوقا یونانی اند. او ضمن نوشتن انکار مسیح بودن عیسی توسط یهودی ها را به بستر نقد می کشد و آشکارا نشان می دهد که اگرچه جهان غیر یهود، با روی باز به عیسای یهودی ایمان می آورد، با اینحال، قوم یهود با سرسختی به انکار او می پردازد! شیوۀ نگارش لوقا بی نظیر است با وجود پزشک بودن از ذکر شفای مردم توسط رسولان و کارهای وراء دانش پزشکی، تردیدی بخود راه نمی دهد! لوقا، راوی زبردستی است و با دقت از ماجرای سفر رسولان، کشتی شکستگان، مارگزیدگی و سپس رفع موانع بر سر راه بشارت انجیل را، با موشکافی برشتۀ تحریر در می آورد!
تاریج رویداها : عده ای بر این باورند که نگارندۀ 2 اثر مقدس، نوشته های خود را اواخر دهۀ 90 میلاد بپایان رسانده است اما این ادعا بیشتر به گمانه زنی و حدسیات بی پایه شباهت دارد، به این دلیل که وقایع و ماجراهای حول و حوش رسولان در سالهای 90 میلادی بپایان رسیده است از اینروی صحت این مدعا را نمی توان تصدیق کرد! از سوی دیگر در اورشلیم بهنگام سخنرانی "پولس" هنگامه ای در می گیرد که او را بازداشت و سپس زندانی می کنند! اما با اعتراض به حکم دادگاه تقاضای تجدید نظر می کند، او را با محافظ به رُم می فرستند که حبس خانگی او در رُم می انجامد! و در اینجاست که کار نوشتن لوقا نیز به پایان می رسد. اعمال رسولان 28 : 31 !!


در این هنگام پولس به نوشتن اکثر رساله ها ی خود مشغول می شود و از اینرو ، بسیار دور از انتظار است که لوقا نیز همزمان با نگارش های پولس زندانی، دست بقلم برده باشد! سال 90 میلادی زمانی است که پولس دیگر در قید حیات نیست و اگر لوقا نوشته های خود را در این دهه به پایان برده باشد عقل سلیم حکم می کند که می بایست واقعۀ مرگ پولس را هم ذکر کند! بهر تقدیر، پایان یافتن کتاب اعمال رسولان سال 63 میلادی است! این تاریخ بدین سبب مورد تأئید است که بلافاصله، پس از خاتمۀ نگارشها، دو واقعۀ مهم رخ می دهد! اتفاق اول، آتش سوزی دهشت بار رُم در سال 64 میلادی است. که پیامد آن آزار و پیگرد ایمانداران مسیحی است، و تقریبآٌ همزمان با تشدید جفاها، دولت رُم به اورشلیم حمله می برد، که به تخریب نیایشگاه سلیمان منجر شده، ویرانی شهر و اماکن مقدس به اوج خود می رسد.
بخاطر خرابی اورشلیم و ویرانی عبادتگاه مرکزی، ساکنان شهر مجبور به فرار شده واجرای مراسم و آئین های یهود متوقف می شود! آتش سوزی رم و تعطیلی معبد دو حادثۀ برجسته زمان لوقا هستند و اگر نویسنده سال90 میلادی اعمال رسولان را به پایان برده باشد با توجه به اینکه: حادثۀ اول سال 64 وسپس حمله به اورشلیم بین 66 - 70 میلادی روی داده؛ این احتمال که مورخ دقیقی چون لوقا، از روی سهو، رویدادهائی به این بر جستگی را از قلم انداخته باشد بعید بنظر میآید! و بدترین گزینه آنست که بپنداریم : لوقا منتظر شده تا آبها از آسیاب بیفتد وپس از ایجاد فضای امن، به نوشتن حوادث بپردازد، در حالیکه می دانیم که او بی کم و کاست به شرح پیگردهای "اولیه اورشلیم" دست می زند و به واقعۀ اسفباری که منجر به کشته شدن استیفان اولین شهید مسیحی می شود، اشاره می کند و از ماجرای اعدام یعقوب وبازداشت ها و شکنجه های پولس با شجاعت پرده بر می دارد!


رویداد ها و الهامات : اگر بپذیریم که نویسنده بطور زنده در متن حوادث قرار نداشته و داستان رسولان را بعدها نوشته است، عملاً شجاعت درونی و اشتیاق او را برای مشاهدۀ زندۀ ماجراها زیر سؤال برده ایم! از طرف دیگر الهامات خداوند برای ایجاد انگیزه ودادن نیرو برای نقل و مکان رسولان، با چالش روبرو شده و زنده بودن متن، در معرض استهلاک و بی اعتنائی زمان قرار می گیرد! اما از آنجا که روح خدا از توانمندی و نیروی فکری لوقا برای توصیف ماجرا ها، بموقع استفاده می کند از اینرو نویسنده استعداد ذاتی خود را با الهامات روح درهم می آمیزد و به خلق این اثر ماندگار دست می زند! کاری که اگر بعد ها به آن می پرداخت از الهامات روح خدا بی بهره می ماند، و نیروی قیام و زنده بودن مسیح ازاین روایات زدوده می شد. خبر ظهور مسیح و آوازۀ تولد، خدمات، مرگ، و رستاخیز او باعث شد که این پزشک به شخصیت عیسی علاقمند شود، و پس از ایمان آوردن، برای گسترش ملکوت و شاگرد سازی با سایر رسولان همسفر شود و به شرح ماجراهائی بپردازد که در طول مسیر برای آنها مشکل آفرین می شود. ولی در عین محدودیت و گرفتاریها، خداوند به یاری آنها می آید و موانع را از سر راه آنها بر می دارد.


خواننده با مطالعۀ این اثر پی می برد درصورتیکه انسان خود را به خدا بسپارد، روح القدس از او چون وسیله ای پاکیزه استفاده می کند، نبوت کردن، اشتیاق برای موعظه، سخن گفتن بزبانها ، عطای حکمت و قدرت شفابخشی و.......از نمادهای سرسپردگی به پروردگاری است که وظیفۀ ما ترسی آمیخته به احترام و پرستش صادقانۀ اوست!
اعمال رسولان و رسالات پولسی: ممکن است با مطالعۀ رساله های پولسی پرسش هائی برای خواننده مطرح شود اول آنکه: آیا رسالات بنا به مکان و موقعیتی که پولس در آن قرا داشته تأثیر پذیرفته اند؟
دوم: آیا محیط و مخاطبان تحت تاثیر سخنان و نوشته های او قرار می گیرند؟
و آخرین سؤال این است که: رسالات تحت چه فضائی نوشته شده اند؟
در صورت تبادر سؤال در ذهن خواننده، بهتر است از کتاب اعمال رسولان بعنوان منبعی برای پاسخ به پرسش ها استفاده کنیم! در اینجا بیان چند مدرک برای روشن شدن ارتباط بین اعمال رسولان و رسالات پولسی می پردازیم:


1- رساله اول و دوم تسالوکیان در دومین سفر بشارتی به یونان و در قرنتس نوشته شده است! مدرک : (اعمال رسولان 16: 11 - 18 : 22)! و در سومین سفر بشارتی خود به آسیای صغیر و هنگام سکونت موقت در شهر افسس اولین رسالۀ خود را به قرنتیان می نویسد. مدرک: (اعمال رسولان 18 : 23 - 19 : 40)!
همچنین در سومین سفر بشارتی به یونان و در مقدونیه رسالۀ دوم به قرنتیان را به اتمام می رساند! مدرک: (اعمال رسولان 20 : 1- 5) ! و سر انجام در شهر روم هنگامی که در حبس خانگی قرار دارد رساله های، افسسیان و کولسیان، فلیپیان و فلیمون را بنگارش درآورده است! مدرک : (اعمال رسولان 28 : 11 - 31)! 
در اینجا جا دارد از پروردگار یکتا و قادر بی مانند بخاطر کار سترگ لوقا، و این اثر بی همتا سپاسگزار باشیم، که اگر امروز این سند را در اختیار نداشتیم، از وجود برخی روایات و ارتباط آنها با یکدیگر و مسیری را که رسولان پیموده اند و در نتیجه از مناسبات بین رُم و اورشلیم و نقل و انتقال مبشرین و اطلاعات مستند، از اساس بی خبر می ماندیم! شیوۀ کار لوقا برای نگارش رویکردی پژوهشی است و برای این مهم از منابعی بهره می گیرد که در متن زمان و کوران حوادث، شاهدان زندۀ مسیح، و خدمات ارزندۀ او بوده اند. ( انجیل لوقا 1: 3 و 5 و 2 : 1 - 2 و 3 : 1 - 2 ) و ( اعمال رسولان 4 : 6 و 24 : 27)!


از ویژگی های یک تاریخ نویس اینست که مستند نویس هم باشد. و از اشخاص امین، تقویم صحیح و جایگاه درست برای ثبت رویدادها استفاده کند. دراین میان "لوقای پزشک" برای انتشار متون روایتی دقتی در خور تمجید و وسواسی بی نظیر را بکار گرفته و با عنوان بندی مطالب، کاری بدور از خطا را به کاشفان حقیقت عرضه کرده است.


پیام اعمال رسولان: پیام مرکزی کتاب برمسیح بودن عیسی، بعنوان نجات دهنده پا می فشارد و ازاین بابت، مهر تائید خود را بر متون اناجیل فرومی کوبد، و مشی موکد رسولان برای تشکیل کلیسای سراسری را رویکردی می داند، که از سوی روح القدس هدایت شده است. اگرچه در اتخاذ برخی تصمیم ها از سوی رسولان ممکن است ایده های متنوعی اظهار شود، ازجمله برنابا و پولس" را بر سر دوراهی، گزینه ای مطلوب قراردهد که به جدائی آنها منجر شود! اما نظر نهائی خداوند، برای پایه گذاری کلیسا و گسترش ملکوت، از جمله فرامین روشن و موکد اوست. همچنین بعد از واقعۀ پنطیکاست، ماجرائی که بر اندریاس و فیلیپ می رود، در خور بررسی است! مهم اینست که رسولان انباشته از پُری روح القدُس و الهامات توانمندی بوده اند که نیروی فوق العاده ای برای تحرک و بشارت کلام و احیای انسان گمشده وبنیاد کلیسا در آنها بوجود آورده بود! اما اینکه چگونه و کجا این برکات در آنها تجلی یافته، موضوع درخور اهمیتی نمی تواند باشد!


مهم اینست که: در کتاب اعمال رسولان، تحقق پیشگوئی های مسیح را می توانیم به چشم جان مشاهده کنیم! چه او، پیش از سفر آسمانی خود قول داده بود: " چون روح القدُس بیاید، شما شاهدان من در اقصای جهان خواهید شد، و بر شما آشکار می شود که ملکوت خدا نزدیک است! " او در ضمن به شاگردان قول داده بود : آنها را کوشندگان صید جانها برا ی خداوند خوهد کرد! خداوند به آنها نور جهان لقب داده بود! هنگامیکه سنگینی ظلمت بردنیا غلبه کند، آنگاه فروغ آنها درخشیدن می گیرد تا پرتو مژدۀ انجیل بر جهان تاریک بتابد! و باز گفته بود: اگر بذر در زمین نمیرد، هیچگاه خوشه ای ببار نمی نشیند. از اینرو رسولان رنج کشیدند و وفادارانه تا به آخر بر سر پیمان ایستادند و سرانجام متحمل مرگی دردناک شدند!
اکنون جوشش خون شهیدان کلام است که موجب سبزماندن و برومندی کلیسا، در دورترین نقاط عالم شده است! آنها بخاطر انتشار کلام خدا ضربه ها را متحمل شدند، زحمات را بجان خریدند، و در عوض برای جفاکنندگان برکت طلبیدند!


خلاصۀ کلام: ابلاغ مأموریت و گسیل رسولان بمنظور شاگردسازی، در سراسر جهان رویکرد اساسی و هستۀ مرکزی پیام کتاب را تشکیل می دهد! خواننده در مسیر ماموریت های رسولان، بروشنی در می یابد که چگونه جهان خفته و فرزندان گمشده موعظۀ انجیل را می شنوند وبا "توبه" به سوی پدر آسمانی بازگشت می کنند! نیروی هموار کنندۀ این مسیر پر نشیب و فراز، الهامات ونیروی ملکوتی خداوند است، که همراه آنها در این سفر روحانی است. عیسای مسیح، در زمان حضورخود، بشاگردان توصیه کرده بود: چنانچه خانه ای شما را نپذیرفت، معطل نشوید و فی الفور، مژدۀ نجات را به خانۀ دیگر برسانید، در این خصوص شاگردان بی اتلاف وقت، از شهری به شهر دیگر و از مکانی بمکان دیگر سفر کردند و ماموریت خانه بخانۀ خود را به انجام رساندند.


اگرچه در مقایسه با رسالات پولسی، جزئیات دروس مسیحیت و آموزه های آن در اعمال رسولان غایب است، اما قیام مسیح و پیروزی او بر مرگ، فشردۀ اعلاناتی این کتاب را تشکیل می دهد! مهم این است که عیسای مسیح اولین کسی است که از میان مردگان برخاست و نیروی حرکت رسولان شد تا نوید این خبر حیاتی را به تمامی جهان منتشر کنند. اگر مسیح از مردگان برنمی خاست موعظۀ رسولان باطل بود! رسولان ماجرای شب دستگیری مسیح را بخاطر داشتند و هرلحظه خاطرات آن شب هولناک برایشان تداعی میشد که چطور هریک با دستپاچگی بسوئی گریخته بودند! اما قیام مسیح پس از مرگ بر صلیب، و از سر گرفتن زندگی و حضور مجدد او، در میان شاگردان به آنها نیروئی داد تا مشارکت خود را از سر بگیرند و در دعا متحد شده و طبق قرار قبلی در اورشلیم گرد آیند تا ازحضرت اعلی قوت گرفته و پس از تجهیز به مأموریت فرستاده شوند!

 

آمین

  • مطالعه 3523 مرتبه

Twitter

Facebook

Google+